خبر
خبر
اخبار جمع واژه خبر است. همچنین مطالبی که برای آگاهی مردم میگویند و مینویسند که میتواند به شکل اینترنتی منتشر شود (مانند گوگل نیوز) یا به شکل کاغذی که به آن روزنامه(یا هفتهنامه و ماهنامه بستگی به بسامد انتشار دارد) گویند (مثلاً واشنگتن پست یا گاردین یا همشهری) و یا به شکل تلویزیونی که به آن شبکه خبری گویند (مانند بیبیسی یا شبکه خبر).
خبر
برای خبر تعاریف متفاوتی آورده شده است. اما معروفترین جمله که به قدمت حرفه ژورنالیسم در تعریف وجود دارد این است که سگی انسان را گاز گرفت خبر نیست، اما انسانی سگ را گاز گرفت خبر است. این گفته، همانند بسیاری از گفتهها و ضرب المثلها، به رغم کوتاه بودن اما در بین خبرنگاران جهان مشهوریت دارد. خبر رویدادی جدید است که جذابیت لازم را برای مخاطبان مورد نظر داشته باشد. بنابراین رویدادی که در یک شهر خبر محسوب میشود، در شهر دیگری ممکن است خبر نباشد.
اغلب متخصصان در این حوزه تعریفی برای آن ذکر کردهاند. برای نمونه اِولین وُوگ درباره تعریف خبر میگوید که خبر چیزی است که فردی بی تفاوت به دنیا بخواهد آن را بخواند و تنها زمانی خبر میشود که او آن را بخواند. بعد از آن ارزشی ندارد. یا آرتور مک ایون، سر دبیر سان فرانسیسکواگزمیز درباره خبر چنین تعریفی را میآورد: هر آنچه خواننده را به ُنچ ُنچ وا دارد خبر است.
برای خبر تعاریف بسیار دیگر آورده شده از جمله اینکه، خبر ماده اولیه روزنامه است. خبر باید فوری و پس از حادثه به جریان افتد، برای عموم جالب باشد، حاوی اطلاعات تازه باشد، خنثی نباشد و ادراکات فرهنگی جامعه خاص خود را منعکس کند.
تشریح خبر
خبر دربرگیرنده نکاتی است که بیشتر جنبه تازگی و نو بودن دارد و مردم را از حوادث و تحولاتی که به تازگی روی داده آگاه میسازد. اما لزوماً همیشه اینگونه نیست. برخی رویدادها در طول چند دهه بارها اتفاق میافتند و در اخبار منعکس میشوند و به ندرت توجهی برای تکرار و پخش آنها یافت میشود.
برخی معتقدند که هر چه در خبر رسانی ارزشها و دیدگاههای اقشار و طبقات بیشتری از شهروندان لحاظ شود، ما با سیستم خبری مسؤولانه تری در قبال شهروندان روبروییم. هربرت. ج. گنز در کتاب دموکراسی و خبر فاصله زیادی میبیند بین اوضاع کنونی خبر رسانی در جامعه آمریکا و مدل آرمانیاش که مبتنی است بر دموکراسی آرمانی شهروندان.
خبر خوب
برخی چنین میگویند که خبر خوب، خبری است که توسط مخاطب دیده شود، و بعد از خودنمایی، تاثیر گذار باشد. برای دیده شدن باید به فرم توجه کرد و برای تاثیرگذاری باید محتوا داشت. برای دیده شدن میتوان به مواردی همچون یک تیتر جذاب یک شروع طلایی، یک ترکیب بندی و ساختار حرفهای، یک تصویر مناسب و یک پایان موثر اشاره کرد.
ناگفتههای پیشین، خبر
برخی رویدادهای خبری هم با آنکه مدتها از زمان وقوعشان میگذرد، با افزودن مطالب ناگفته پیشین یا اطلاعات تازهای که از آنها به دست آمده است، جنبهای از تازگی مییابند. برای مثال به این بخش از یک رویداد خبری که ۵۶ سال پیش از وقوع آن گزارش شده است، تازه گی جدیدی در خبر دیده میشود. محتوای اسناد دولتی که در جریان تلاش مردی برای یافتن پدر گمشده اش فاش شد، نشان میدهد چگونه هزاران نظامی چینی که در جریان جنگ جهانی دوم در ارتش انگلیس خدمت میکردند، در جوی آکنده از نژادپرستی ضد شرقی مجبور شدند به کشورشان بازگردند.
همچنین یاسر عرفات که در اکتبر سال ۲۰۰۴ به شدت بیمار شد که بر اثر این بیماری فوت کرد. پس از چند سال نبش قبر عرفات در خصوص علت مرگش و ابهاماتی که ایجاد شده بود باعث ایجاد تازگی در خبر شد.
سبک ساعت شنی
سبک ساعت شنی را سبک خبرنویسی مدرن نیز نامگذاری میکنند. گفته میشود این سبک، سبکی است که به خوبی قادر است، سلیقههای گوناگون مخاطبان خبر را راضی نگه دارد.
ساعت شنی، مدل گسترش یافته سبک تلفیقی است، در این سبک، لید کمی مشروحتر، و کاملتر آورده میشود. در سبک تلفیقی قوانین کلمه شماری (۲۵ تا ۳۵ کلمه) را رعایت میکند، اما در سبک ساعت شنی ممکن است لید ۶۰ کلمه یا حتی بیشتر هم باشد، ممکن است یک لید از سه یا چهار پاراگراف تشکیل شود.
تفاوت دیگر، اینکه سبک ساعت شنی یک پازل سه تکه است. ابتدا درقسمت بالا، یک لید چند پاراگرافی که به سبک هرم وارونه تنظیم شده وجود دارد. در پایین یک هرم که داستان واقعه را به ترتیب تاریخی گزارش میکند، و در وسط یک جمله یا عبارت که هرم وارونه را به سبک هرم (ترتیبی) متصل میکند. به این جمله یا عبارت، جمله چرخشی میگویند.
میگویند که سبک ساعت شنی ابتدا به وسیله روی پیتر کلارک در ۱۹۸۳ بعد از اینکه او شروع به نوشتن چیزهای نو در روزنامه صبح خود کرد، نام گذاری شد.
ساختار ساعت شنی میتواند مانند هرم وارونه، مهمترین اطلاعات داستان را به شکل اخبار سخت در ابتدای مطلب جای دهد. سپس با یک عبارت چرخشی شما را وارد اصل داستان به شکل ترتیبی کند.
خبر محلی و سراسری
ارزش خبری
مناسب ترین زاویه دید از نظر مخاطب ارزش خبری است. در خبر باید بخشی برجسته شود که ارزش خبری بیشتری نسبت به باقی ارزشهای خبری داشته باشد. عوامل مختلفی وجود دارد که نشان دهید یک رویداد ارزش خبری دارد یا خیر.
وجود اختلاف نظر و تقابل، بروز رویدادی غیر عادی، شخص، موسسه یا مکان مهم و برجستهای که نامش برای مردم آشنا باشد، مجاورت، علاقه شخصی یا وقتی موضوعی ارتباط مستقیمی با مخاطب پیدا میکند، جذابیت انسانی، خطوط زمانی (موضوعی که تازه اتفاق افتاده و شروع به اتفاق افتادن کرده است)، تغییر، تاثیر مستقیم بر زندگی مخاطب، خشونت و درام از مواردی هستند که در مواقع خاص دارای ارزش خبری هستند. ارزشهای خبری به هفت دسته تقسیم میشوند.
تازگی
مجاورت
در برگیری
شهرت
شگفتی
فراوانی و تعداد
تضاد، برخورد و درگیری که یک خبر میتواند یک یا حتی همه آنها را داشته باشد.
تازگی بستگی دارد که خبر مناسبتی باشد یا نه اگر مناسبتی باشد در صورتی که از آن مناسبت زمان زیادی بگذرد دیگر ارزش خبری نخواد داشت.
مجاورت به معنای نزدیکی خبر به زندگی مردم باشد مثلاً ممکن است برای یک کشور که هیچگونه مناطق نفت خیزی وجود ندارد خبر افزایش قیمت نفت مهم نباشد.
در برگیری به دو صورت بیشتر قابل ملاحظه است قشری و جغرافیایی.
مثلاً خبر واکسیناسیون دانش آموزانی که تازه میخواهند وارد دبیرستان شوند برای دانش آموزان این سن و والدینشان بسیار مهم است اما برای یک فرد که مشکل او در جامعه بیکاری است اصلاً قابل توجه نیست.
شهرت وقتی خبر به دست آمده از یک شخص مشهور باشد مثل رئیس جمهور
باشد آن خبر را جالب میسازد یا مثل خداحافظی یک بازیکن خیلی معروف از تیم ملی آن کشور که جنجال آفرین است.
شگفتی وقتی ارزش خبری یک خبر را بالا میبردکه آن خبر یک تا کنون به وجود نیامده باشد دو خارج از تصور باشد سه بسیار کمیاب باشد چهار خلاقانه باشد.
فروانی و تعداد هنگامی به وجود میآید که در آن خبر آمار و ارقامی باشد چه زیاد چه کم چه عجیب چه معمول البته هر چه جالب تر باشد ارزش بیشتری دارد.
تضاد، برخورد و درگیری مثل سرکوب کردن مردم تظاهرات کننده علیه یک رژیم توسط نیروهای پلیس (برخورد)
یا در گیری دو مهمان در یک برنامه تلویزیونی زنده .(که شهرت هم به شمار میآید) تضاد مثل صدور اعلامیه علیه کشورهای دیگر.
رابطه خبر و منبع
هربرت گانز رابطه بین روزنامه نگار و منبع خبر را به رقص تانگو تشبیه میکند که یا منبع خبر این رابطه را هدایت میکند و یا روزنامه نگار؛ گانز معتقد است در اکثر مواقع هدایتگر این رابطه منبع خبر است. روزنامه نگار معمولاً تنها به سراغ تعداد محدودی از منابع خبری که در گذشته نیز در دسترس او بوده و آنها را مناسب تشخیص می داده است، میرود و نسبت به سایر منابع خبری به شکلی منفعلانه عمل میکند. پژوهشگرانی دیگری همچون کارلسون (۲۰۰۹٬۲۰۱۱) نیز طی یک دهه اخیر با الهام گرفتن از نظریات هربرت گانز به بررسی رابطه بین روزنامه نگار و منبع پرداختهاند و این رابطه را پویا و داینامیک توصیف کردهاند. اما به نظر میرسد رابطه روزنامه نگار و منبع خبر تا حد زیادی متاثر از نظام هنجاری و مدیریت رسانهای حاکم در هر کشور باشد. مطالعات و تحقیقات گانز، سیگال، کارلسون و سایرین در خصوص رابطه بین روزنامه نگار و منبع خبر در جوامع غربی بوده است و به نظر میرسد برای رسیدن به شناخت دقیقتری از رابطه بین منبع و روزنامه نگار در جوامع شرقی و در سایر نظامهای هنجاری رسانهای، پژوهشهای بیشتری نیاز است.
نرمخبر
در فرهنگ روزنامهنگاری و ارتباطات، نرمخبر یکی از سبکهای خبرنویسی است. نرمخبر، ماهیتی گزارشگونه دارد، و عمدتاً برای پوشش موضوعات مورد علاقهٔ انسانی در حوزهٔ عمومی به کار میرود. تمرکز نرمخبر، بیشتر بر روی سرگرمی یا آموزش است، و میتواند زبانی غیررسمی داشته باشد.
برای خبر نرم تعاریف متنوع وجود دارد. با این حال یکی از مشخصه معمولی آن عبارت است از "هر خبری که خبر سخت نباشد" (Davis 1996, 108-109). همچنین خبر سخت، با پوشش وقایع حال رهبران عالیمرتبه، مسائل بزرگ یا اغتشاشات مهم در جریان زندگی روزمره مثل زلزله یا سانحه هوایی شناخته میشود(Smith 1985).
یکی از تفاوتها بین خبر سخت و خبر نرم در لحن ارائه آن میباشد. گزارش خبر سخت، واقعیتهایی درباره رخدادها به مخاطب میگوید سپس تصمیمگیری درباره اطلاعات را به خود مخاطب واگذار میکند. برخی از نرمخبرها با رویدادهای جاری ارتباط دارند، اما این رویدادها آنی و مقطعی نیستند، و استمرار دارند (مثال: تغییر دیدگاه سیاسی در یک حزب بزرگ، پیدایش یک سبک موسیقی جدید و امثالهم). نرمخبر به خواننده نگاهی تحلیلی، منتقدانه، و پرسشگر میدهد، و در حیقیت، او را به تعقیب رویداد ترغیب میکند.
خبر کلامی
خبرهای کلامی به خبرهایی گویند که از گفتههای چهرههای خبرساز منشا میگیرند، نه از رویدادها یا تحول در رویدادها. در این دسته از خبرها پیامی که مربوط به وقوع رویدادی باشد، نمیتوان یافت. هر چه هست نقل گفتهها است. به همین سبب بسیاری از صاحبنظران این خبرها را شبه خبر نامیدهاند. این صاحبنظران استدلال میکنند که چون در متن این خبرها حتی به ارزش جدا شدن برگی از درخت رویداد و یا تحولی اتفاق نمیافتد، نمیتوان این نقلها را خبر نام نهاد. بنابر این در همه تعاریف خبر به روشنی یا به کنایه شرط اصلی برای خبر، وقوع یک رویداد یا بروز تحول در یک جریان خبری است.
خبر کلامی بیشتر در فضای بیاعتمادی میان مسئولان و رسانهها (نمایندگان مردم) امکان گسترش میباید. به این معنا که در مجموعه بیشتر مسیر میان خبرسازان، به خبرنگار به رسانه و به مردم، ایستگاه خبرنگار حذف میشود. به همین دلیل نقش و کارکرد خبرنگاران و مهارتهای حرفهای آنان به تدریج زنگ میبازد و خبرهای رسمی و بدون خطر -و در نتیجه بدون جاذبه - رواج مییابد. چنان که خواهد آمد سایتهای خبری پر تعداد که هر یک از سوی یک جریان سیاسی یا سازمان دولتی تامین مالی و حمایت میشوند، در گسترش این شیوه نقش دارند. کارکنان این سایتها اغلب خبرهای خود را از طریق تماسهای تلفنی با اشخاص شکل میدهند و تردید نباید کرد که گزینش مصاحبه شونده و نوع پرسشها و پاسخها با جهان بینی آن سایتها ربط مستقیم دارد.
انبوهسازی و خبر
اخبار مبتنی بر ارسالیهای کاربران را انبوه سپاری در خبر میگویند. به دیگر سخن کاربران مینویسند کامنت میگذارند و رای میدهند در واقع به نوعی به معنای اجتماعی شدن خبر است، قابلیتی که ریشه در خصوصیت وب دارد و میتوان گفت منطق اتاق خبر عصر وب است.
ارزشهای خبری
ارزشهای خبری ۷ مورد است شامل:
تازگی و نوبودن
شگفت انگیز بودن
بزرگی و فراوانی
برخورد (جنگ و درگیری)
مجاورت (جغرافیایی و معنوی)
دربرگیری
شهرت
روزنامه
روزنامه نشریهای است که به طور مرتب و منظم تهیه، چاپ و پخش میشود و بی هیچ قید و شرطی در دسترس مردم قرار میگیرد. روزنامه نه بیانیه است و نه اطلاعیه و برای روشن ساختن افکار مردم بلکه به نشر اخبار و اطلاعات در زمینههای گوناگون و انتقاد و صلاحاندیشی در امور عمومی میپردازد.
پیدایش روزنامهها
در سده ۱۸ جزوهها و اوراق اطلاعاتی برای نخستین بار در اروپا؛ به طور روزانه، چاپ و پخش میشد. پس از پایان سده ۱۹ تعداد خوانندگان روزنامههای اروپایی افزایش یافت و به هزاران یا میلیونها نفر رسید. روزنامههای اولیه بسیاری از انواع اطلاعات را در قطعی محدود و قابل تکثیر جای میدادند. روزنامهها اطلاعاتی را درباره امور جاری، سرگرمی و آگهی در یکجا ارائه میکردند.
چاپ مطبوعات روزانه ارزان در ایالات متحده آمریکا، به سال ۱۸۹۲ میلادی باز میگردد. این روزنامهها نخست فقط در شهر نیویورک توزیع میشد، اما پس از مدتی در تمام شهرهای بزرگ شرق آمریکا توزیع گردید. در نخستین سالهای سده ۲۰، روزنامههای شهری یا منطقهای پدیدار شد که اکثر مناطق ایالات متحده آمریکا را پوشش میداد. در دوران مهاجرت انبوه، روزنامههای بسیاری به زبانهای خارجی در آمریکا منتشر گردید. در سال ۱۹۱۱، نود و هفت روزنامه به زبان آلمانی در شهرهای غربی و شمال شرق آمریکا منتشر میشد.
نخستین روزنامههای معتبر نیویورک تایمز و لندن تایمز بودند. در دیگر کشورهای اروپایی، این دو روزنامه به عنوان الگو مورد توجه قرار میگرفتند. روزنامههای بخش ممتاز بازار تبدیل به نیروی سیاسی عمدهای شدند.
در سال ۱۹۶۰ هر روز در انگلستان بیش از یک روزنامه به ازای هر خانواده به فروش میرسید؛ به طور متوسط ۱۱۲ روزنامه برای هر ۱۰۰ خانواده، اما این نسبت از آن پس پیوسته کاهش یافتهاست. امروزه کمتر از ۹۰ روزنامه برای هر ۱۰۰ خانواده به فروش میرسد.
کشورهای اروپایی، هر کدام تعدادی روزنامههای سراسری، خصوصی و دولتی دارند. روزنامههای اروپا اغلب دیدگاههای سیاسی متفاوتی دارند، موضوعات متفاوتی را دربر میگیرند و امکان انتخاب برای خواننده فراهم میکنند. در آمریکا، همچنان انتشار روزنامههای محلی به صورت یک پیشه انحصاری درآمدهاست. اگر چه روزنامهها در آمریکا محلی هستند، اما به هیچ وجه تماماً در مالکیت افراد محلی قرار نمیگیرند. بیش از ۷۰ درصد این روزنامهها به وسیله شرکتهای انتشاراتی زنجیرهای کنترل میشوند. در بعضی از این روزنامهها، همانند بسیاری از روزنامههای اروپا، مالکان خط مشیها و سیاستهای سرمقالهها را تعیین میکنند و سردبیران و روزنامهنگاران خود را به پیروی از این سیاستها متعهد میدانند. در زنجیره روزنامههای هرست، هر روز چندین سرمقاله برای سردبیران هشت روزنامه عمده فرستاده میشود، که بعضی از آنها باید مورد استفاده واقع شوند، در حالی که بعضی دیگر میتوانند مورد استفاده قرار گیرند.
بسیاری از دولتها اقدام به جلوگیری تملک روزنامهها به وسیله شرکتهای زنجیرهای بزرگ کردهاند تا تلاش کردهاند موازنه سیاسی را به مطبوعات تحمیل کنند.در سال ۱۹۷۰ در نروژ، برنامهای برای متعادل کردن سرمایهگذاری میان روزنامههایی که نماینده جناحهای مختلف سیاسی بودند آغاز گردید، و بیشتر اجتماعات محلی در آن کشور تنها دو یا چند روزنامه دارند که دیدگاههای گوناگون را در مورد اخبار ملی و بینالمللی ارائه میکنند.
با ظهور اینترنت و کتاب الکترونیکی به تدریج تعداد روزنامهها افزایش یافته و از شمارگان آنها کاسته میشود. فناوری جدید چاپ و تولید روزنامهها را بسیار آسانتر از گذشته ساختهاست.
نخستین روزنامههای به زبان فارسی
واژه «روزنامه» در متون کهن فارسی به کار رفتهاست و منظور از آن، بیان رویدادهای مهم درباره پادشاهان و شرح زندگانی وزیران و بزرگان بوده و در یک نسخه منتشر میشدهاست.
این واژه تا روزگار آغازین دوره قاجار نیز به همین مفهوم بودهاست، چنانکه مجموعههایی از این روزنامهها در زبان فارسی موجود است که آخرین مجموعه مستقل از این نوع، روزنامه میرزامحمد کلانتر شیراز در شرح رویدادهای زندیان، و روزنامه خاطرات اعتمادالسلطنه است.
در دوره قاجاری در معنی واژه روزنامه تغییری پدید آمد. به گزارشهای وقایعنگاران دولتی که از شهرستانها اخبار جاری را به دولت مرکزی مینوشتند نیز روزنامه گفته میشد.
نزدیک به شصت سال پیش از چاپ نخستین مطبوعات در ایران و همعصر با زندیان، در سده ۱۸ (میلادی)، چاپ مطالب به زبان فارسی در روزنامههای هند و سپس انتشار روزنامههای تمام فارسی در آن کشور آغاز شده بود. از جملهٔ این روزنامهها، میتوان سلطانالاخبار، جام جهاننما و سراجالاخبار را نام برد. اسدالله خان غالب، شاعر نامور پارسیسرای آن زمان در سراجالاخبار شعرهایش را به چاپ میرساند. نخستین نشریه استان گلستان که به صورت هفته نامه بودبنام"هفته نامه نیمروز" واکنون بنام"روزنامه گلستان نو"به صاحب امتیازی ومدیرمسولی"محمدآذری سیستانی"منتشر شدکه در چهار زمینه اجتماهی,سیاسی,ورزشی وفرهنگی با رویکرد خبری وتحلیلی منتشر شد
پیشینهٔ روزنامه در خاورمیانه
نخستین روزنامه خاورمیانه در سال ۱۸۲۸ هم زمان با سلطنت محمدعلی پاشا در مصر منتشر شد و نامش «الوقایع المصریه» بود. سه سال پس از آن روزنامهای ترکی به نام «تقویم وقایع» منتشر گردید و هشت سال بعد در ایران روزنامه «کاغذ اخبار» (ترجمه کلمه Newspaper) به اهتمام میرزا صالح شیرازی یکی از نخستین دانشجویان اعزامی به اروپا انتشار یافت.
بازار روزنامهها در آستانه انقلاب مشروطه رونق گرفت. رنه گروسه یکی از خاورشناسان مینویسد: «رستاخیز ملت ایران در آغاز قرن بیستم رستاخیز ادبی بود که بیشتر از طریق روزنامهها متجلی گردید.»
یک سال پس از انقلاب (۱۲۸۶ خورشیدی-۱۹۰۷ (میلادی) ) هشتاد و چهار روزنامه در ایران منتشر میشد، نفوذ این روزنامهها بر افکارعمومی به قدری بود که میرزا آقاخان کرمانی و جهانگیرخان صوراسرافیل دوتن از روزنامهنگاران نامی آن روزگار توسط محمدعلی شاه قاجار به جوخه اعدام سپرده شدند. فشار بر روزنامهها در دوران رضاشاه نیز ادامه پیدا کرد، در این دوران هم میرزاده عشقی و فرخی یزدی بر سر این کار جان باختند.
درخشانترین دوران مطبوعات ایران دهه ۱۳۲۰ بود که فضای باز سیاسی رشدی بی سابقه را در روزنامهها پدید آورد. تنها در طول سالهای ۲۰ تا ۲۶ تعداد ۴۶۴ نشریه منتشر میشد که ۴۳۳ عنوان به فارسی و بقیه به زبانهای ارمنی، ترکی، کردی، انگلیسی، فرانسوی، روسی و لهستانی بود.
این روزنامهها امور داخلی را با نهایت آزادی مورد بحث قرار میدادند، (امورخارجی توسط متفقین سانسور میشد) اکثر این روزنامهها نیز از انقلاب اجتماعی دم میزدند و حمله به حکومت را وظیفه خود میدانستند. اما پس از کودتای ۱۳۳۲ روزنامهها در ایران در محاقی طولانی افتادند که تا امروز ادامه دارد. در دوران پهلوی تنها نشریهای که گاه خشم شاه را بر میانگیخت نشریه توفیق بود و جز در دو دوره کوتاه؛ یکی پس از انقلاب اسلامی در سالهای ۱۳۶۰-۱۳۵۷ و دیگری پس از ریاست جمهوری محمد خاتمی در سالهای ۷۷ و ۷۸ مطبوعات ایران همواره از انعکاس آزادانۀ اخبار و انتقاد از حکومت محروم بودهاند
مطبوعات در قانون ایران
قوانین مطبوعاتی در ایران از اولین قانون مصوب محرم ۱۳۲۶ قمری تاکنون در پی محدود کردن آزادیهای مصرَّح درقانون اساسی بودهاند. هرچند قانون اساسی مشروطه و قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران هر دو بر آزادی مطبوعات تأکید داشتهاند:
(...غیر از کتب ظلال و مواد مضر به دین مبین... – قانون اساسی مشروطه اصل بیستم)
(...مگرآنکه مخل به مبانی اسلام یا حقوق عمومی باشد...- قانون اساسی جمهوری اسلامی اصل بیست وچهارم)
هر دو قانون نیز رسیدگی به جرایم مطبوعاتی را همچون جرایم سیاسی به هیئت منصفه واگذار کردهاند.
نشریه
نشریه ، به اثری گفته میشود که به طور دورهای نسخه ی جدیدی از آن منتشر میگردد. مثال ساده آن نشریات، روزنامهها و مجلهها هستند. روزنامهها معمولاً روزانه و مجلهها هفتگی یا ماهیانه منتشر میگردند.
نشریهها معمولاً با استفاده از شماره استاندارد بینالمللی پیایندها (شاپا) نمایه میشوند.
روزنامهنگاری
خبرنگاری یا ژورنالیزم، رشته گردآوری، تجزیه و تحلیل، تایید و ارائه اخبار مربوط به حوادث جاری، روندها، مسائل و مردم است. افرادی را که به این حرفه اشتغال دارند خبرنگار میگویند.
از خبرنگاری خبر-محور، گاهی اوقات، تحت عنوانِ «نخستین پیش نویس تاریخ» (به گفته فیل گراهام) یاد میشود. چرا که خبرنگارها اغلب حوادث مهم را ثبت میکنند، و از این طریق در مهلتی اندک، مقالات خبری تولید میکنند. رسانهها در حالی که تحت فشار هستند تا پیش از دیگران اخبار خود را منتشر کنند، با تکیه بر معیارهای دقت، کیفیت و سبک سازمان خود، معمولاً پیش از انتشار گزارشهای خود، آنها را ویرایش و نمونه خوانی میکنند. بسیاری از سازمانهای خبری، از اینکه مقامات و موسسات دولتی را پاسخگوی عموم میدانند، به خود افتخار میکنند. در حالیکه منتقدان مطبوعات، مسائلی در مورد مسئول بودن خود مطبوعات، مطرح کردهاند.
گزارشگری
مهمترین فعالیت خبرنگاری ارائه گزارش از حوادث است؛ که در آن مسائلی همچون چه کسی؟ ، چه چیزی؟ ، چه هنگامی؟ ، کجا؟ ، چرا؟ و چگونه؟ و شرحِ اهمیت و تأثیر حادثه ، ذکر میشود.
خبرنگاری در شماری از رسانهها دیده میشود :
روزنامهها
تلویزیون
رادیو
مجلهها
شبکه وب جهانی در اینترنت.
موضوع خبرنگاری هر چیزی میتواند باشد، و خبرنگارها به نگارش در مورد حوزه وسیعی از مسائل اشتغال دارند :
سیاست در چهار سطح : ۱. بینالمللی ۲. کشوری ۳. استانی ۴. محلی
اقتصاد و تجارت در همین چهار سطح
بهداشت و پزشکی
آموزش
ورزش
تفریح و سرگرمی
شیوه زندگی
خوراک
پوشاک
تفریحات
مسائل جنسی و روابط...
خبرنگارها میتوانند برای خروجیهای خبری عمومی همچون روزنامهها، مجلات خبری و رادیو تلویزیون؛ نشریات تخصصی کثیرالانتشار همچون مجلات تجاری و سرگرمی، یا برای نشریات و خروجیهای خبری که دارای گروه خاصی از مشترکین هستند گزارش کنند.
معمولاً از خبرنگارها خواسته میشود برای گردآوری اطلاعات جهت تهیه گزارش خود در صحنه وقوع ماجرا حضور یابند، و اغلب ممکن است آنان گزارش خود را در محل تهیه کنند. آنان همچنین برای گردآوری اطلاعات از تلفن، رایانه و اینترنت نیز استفاده میکنند. با این وجود، اغلب اوقات این گزارشها در اتاق اخبار، یعنی دفتری تهیه میشود که خبرنگارها و سردبیر برای تهیه محتوای خبر در آن مشغول به کار هستند.
خبرنگارها، خصوصاً آنهایی که موضوع یا حوزه خاصی را پوشش میدهند (یک حوزه) باید روابط گستردهای با منابع، یعنی افراد فعال در حوزه مورد نظر داشته باشند، تا بتوانند یا به منظور شرح جزئیات یک حادثه، یا ارائه سرنخهایی در مورد دیگر موضوعاتی که باید گزارش شود، از آنها استفاده کنند. آنان همچنین باید برای تحقیق و گزارش بهتر ماجرا مهارتهای تحقیقی خود را تقویت کنند.
روزنامه نگاری
روزنامه نگاری به گروههای متعددی تقسیم میشود: روزنامهها، مجلات خبری، مجلات عمومی، مجلات تجاری، مجلات سرگرمی، خبرنامهها، نشریات خصوصی، صفحات خبری آنلاین و سایر موارد. هر یک از این گونهها شرایط خاص خود برای تحقیق و نگارشِ گزارش را، داراست.
مثلاً، روزنامه نگاران ایالات متحده آمریکا سابقاً از سبک هرم وارونه برای نگارش گزارش خود، استفاده میکردند. گرچه این سبک بیشتر برای نگارش گزارشهای خبری صریح و جدی استفاده میشده و نه مقالات اصلی. گزارشهای مکتوب خبری جدی باید به صورت خلاصه نوشته شده، و مهمترین اطلاعات را در همان ابتدا بیاورد، تا چنانچه در صورت کمبود فضا، داستان خلاصه شد، کم اهمیتترین مسائل، از انتهای داستان حذف شود. سردبیران معمولاً اطمینان حاصل میکنند که گزارشها تا حد امکان موجز نوشته شود. مقالات اصلی اغلب با توجه به موضوع گزارش آزادانه تر نوشته میشوند، و عموماً فضای بیشتری به آنها اختصاص داده میشود (رجوع شود به نوشتن مقاله اصلی در ذیل).
مقالات مجلات خبری و مجلات عمومی معمولاً به سبکی متفاوت نوشته میشوند، و در آنها تاکید کمتری بر هرم وارونهاست. نشریات تجاری بیشتر حول محور اخبار تهیه میشوند، در حالی که نشریات سرگرمی بیشتر بر مبنای مقالات اصلی تدوین میشوند.
اخبار جمع واژه خبر است. همچنین مطالبی که برای آگاهی مردم میگویند و مینویسند که میتواند به شکل اینترنتی منتشر شود (مانند گوگل نیوز) یا به شکل کاغذی که به آن روزنامه(یا هفتهنامه و ماهنامه بستگی به بسامد انتشار دارد) گویند (مثلاً واشنگتن پست یا گاردین یا همشهری) و یا به شکل تلویزیونی که به آن شبکه خبری گویند (مانند بیبیسی یا شبکه خبر).
خبر
برای خبر تعاریف متفاوتی آورده شده است. اما معروفترین جمله که به قدمت حرفه ژورنالیسم در تعریف وجود دارد این است که سگی انسان را گاز گرفت خبر نیست، اما انسانی سگ را گاز گرفت خبر است. این گفته، همانند بسیاری از گفتهها و ضرب المثلها، به رغم کوتاه بودن اما در بین خبرنگاران جهان مشهوریت دارد. خبر رویدادی جدید است که جذابیت لازم را برای مخاطبان مورد نظر داشته باشد. بنابراین رویدادی که در یک شهر خبر محسوب میشود، در شهر دیگری ممکن است خبر نباشد.
اغلب متخصصان در این حوزه تعریفی برای آن ذکر کردهاند. برای نمونه اِولین وُوگ درباره تعریف خبر میگوید که خبر چیزی است که فردی بی تفاوت به دنیا بخواهد آن را بخواند و تنها زمانی خبر میشود که او آن را بخواند. بعد از آن ارزشی ندارد. یا آرتور مک ایون، سر دبیر سان فرانسیسکواگزمیز درباره خبر چنین تعریفی را میآورد: هر آنچه خواننده را به ُنچ ُنچ وا دارد خبر است.
برای خبر تعاریف بسیار دیگر آورده شده از جمله اینکه، خبر ماده اولیه روزنامه است. خبر باید فوری و پس از حادثه به جریان افتد، برای عموم جالب باشد، حاوی اطلاعات تازه باشد، خنثی نباشد و ادراکات فرهنگی جامعه خاص خود را منعکس کند.
تشریح خبر
خبر دربرگیرنده نکاتی است که بیشتر جنبه تازگی و نو بودن دارد و مردم را از حوادث و تحولاتی که به تازگی روی داده آگاه میسازد. اما لزوماً همیشه اینگونه نیست. برخی رویدادها در طول چند دهه بارها اتفاق میافتند و در اخبار منعکس میشوند و به ندرت توجهی برای تکرار و پخش آنها یافت میشود.
برخی معتقدند که هر چه در خبر رسانی ارزشها و دیدگاههای اقشار و طبقات بیشتری از شهروندان لحاظ شود، ما با سیستم خبری مسؤولانه تری در قبال شهروندان روبروییم. هربرت. ج. گنز در کتاب دموکراسی و خبر فاصله زیادی میبیند بین اوضاع کنونی خبر رسانی در جامعه آمریکا و مدل آرمانیاش که مبتنی است بر دموکراسی آرمانی شهروندان.
خبر خوب
برخی چنین میگویند که خبر خوب، خبری است که توسط مخاطب دیده شود، و بعد از خودنمایی، تاثیر گذار باشد. برای دیده شدن باید به فرم توجه کرد و برای تاثیرگذاری باید محتوا داشت. برای دیده شدن میتوان به مواردی همچون یک تیتر جذاب یک شروع طلایی، یک ترکیب بندی و ساختار حرفهای، یک تصویر مناسب و یک پایان موثر اشاره کرد.
ناگفتههای پیشین، خبر
برخی رویدادهای خبری هم با آنکه مدتها از زمان وقوعشان میگذرد، با افزودن مطالب ناگفته پیشین یا اطلاعات تازهای که از آنها به دست آمده است، جنبهای از تازگی مییابند. برای مثال به این بخش از یک رویداد خبری که ۵۶ سال پیش از وقوع آن گزارش شده است، تازه گی جدیدی در خبر دیده میشود. محتوای اسناد دولتی که در جریان تلاش مردی برای یافتن پدر گمشده اش فاش شد، نشان میدهد چگونه هزاران نظامی چینی که در جریان جنگ جهانی دوم در ارتش انگلیس خدمت میکردند، در جوی آکنده از نژادپرستی ضد شرقی مجبور شدند به کشورشان بازگردند.
همچنین یاسر عرفات که در اکتبر سال ۲۰۰۴ به شدت بیمار شد که بر اثر این بیماری فوت کرد. پس از چند سال نبش قبر عرفات در خصوص علت مرگش و ابهاماتی که ایجاد شده بود باعث ایجاد تازگی در خبر شد.
سبک ساعت شنی
سبک ساعت شنی را سبک خبرنویسی مدرن نیز نامگذاری میکنند. گفته میشود این سبک، سبکی است که به خوبی قادر است، سلیقههای گوناگون مخاطبان خبر را راضی نگه دارد.
ساعت شنی، مدل گسترش یافته سبک تلفیقی است، در این سبک، لید کمی مشروحتر، و کاملتر آورده میشود. در سبک تلفیقی قوانین کلمه شماری (۲۵ تا ۳۵ کلمه) را رعایت میکند، اما در سبک ساعت شنی ممکن است لید ۶۰ کلمه یا حتی بیشتر هم باشد، ممکن است یک لید از سه یا چهار پاراگراف تشکیل شود.
تفاوت دیگر، اینکه سبک ساعت شنی یک پازل سه تکه است. ابتدا درقسمت بالا، یک لید چند پاراگرافی که به سبک هرم وارونه تنظیم شده وجود دارد. در پایین یک هرم که داستان واقعه را به ترتیب تاریخی گزارش میکند، و در وسط یک جمله یا عبارت که هرم وارونه را به سبک هرم (ترتیبی) متصل میکند. به این جمله یا عبارت، جمله چرخشی میگویند.
میگویند که سبک ساعت شنی ابتدا به وسیله روی پیتر کلارک در ۱۹۸۳ بعد از اینکه او شروع به نوشتن چیزهای نو در روزنامه صبح خود کرد، نام گذاری شد.
ساختار ساعت شنی میتواند مانند هرم وارونه، مهمترین اطلاعات داستان را به شکل اخبار سخت در ابتدای مطلب جای دهد. سپس با یک عبارت چرخشی شما را وارد اصل داستان به شکل ترتیبی کند.
خبر محلی و سراسری
ارزش خبری
مناسب ترین زاویه دید از نظر مخاطب ارزش خبری است. در خبر باید بخشی برجسته شود که ارزش خبری بیشتری نسبت به باقی ارزشهای خبری داشته باشد. عوامل مختلفی وجود دارد که نشان دهید یک رویداد ارزش خبری دارد یا خیر.
وجود اختلاف نظر و تقابل، بروز رویدادی غیر عادی، شخص، موسسه یا مکان مهم و برجستهای که نامش برای مردم آشنا باشد، مجاورت، علاقه شخصی یا وقتی موضوعی ارتباط مستقیمی با مخاطب پیدا میکند، جذابیت انسانی، خطوط زمانی (موضوعی که تازه اتفاق افتاده و شروع به اتفاق افتادن کرده است)، تغییر، تاثیر مستقیم بر زندگی مخاطب، خشونت و درام از مواردی هستند که در مواقع خاص دارای ارزش خبری هستند. ارزشهای خبری به هفت دسته تقسیم میشوند.
تازگی
مجاورت
در برگیری
شهرت
شگفتی
فراوانی و تعداد
تضاد، برخورد و درگیری که یک خبر میتواند یک یا حتی همه آنها را داشته باشد.
تازگی بستگی دارد که خبر مناسبتی باشد یا نه اگر مناسبتی باشد در صورتی که از آن مناسبت زمان زیادی بگذرد دیگر ارزش خبری نخواد داشت.
مجاورت به معنای نزدیکی خبر به زندگی مردم باشد مثلاً ممکن است برای یک کشور که هیچگونه مناطق نفت خیزی وجود ندارد خبر افزایش قیمت نفت مهم نباشد.
در برگیری به دو صورت بیشتر قابل ملاحظه است قشری و جغرافیایی.
مثلاً خبر واکسیناسیون دانش آموزانی که تازه میخواهند وارد دبیرستان شوند برای دانش آموزان این سن و والدینشان بسیار مهم است اما برای یک فرد که مشکل او در جامعه بیکاری است اصلاً قابل توجه نیست.
شهرت وقتی خبر به دست آمده از یک شخص مشهور باشد مثل رئیس جمهور
باشد آن خبر را جالب میسازد یا مثل خداحافظی یک بازیکن خیلی معروف از تیم ملی آن کشور که جنجال آفرین است.
شگفتی وقتی ارزش خبری یک خبر را بالا میبردکه آن خبر یک تا کنون به وجود نیامده باشد دو خارج از تصور باشد سه بسیار کمیاب باشد چهار خلاقانه باشد.
فروانی و تعداد هنگامی به وجود میآید که در آن خبر آمار و ارقامی باشد چه زیاد چه کم چه عجیب چه معمول البته هر چه جالب تر باشد ارزش بیشتری دارد.
تضاد، برخورد و درگیری مثل سرکوب کردن مردم تظاهرات کننده علیه یک رژیم توسط نیروهای پلیس (برخورد)
یا در گیری دو مهمان در یک برنامه تلویزیونی زنده .(که شهرت هم به شمار میآید) تضاد مثل صدور اعلامیه علیه کشورهای دیگر.
رابطه خبر و منبع
هربرت گانز رابطه بین روزنامه نگار و منبع خبر را به رقص تانگو تشبیه میکند که یا منبع خبر این رابطه را هدایت میکند و یا روزنامه نگار؛ گانز معتقد است در اکثر مواقع هدایتگر این رابطه منبع خبر است. روزنامه نگار معمولاً تنها به سراغ تعداد محدودی از منابع خبری که در گذشته نیز در دسترس او بوده و آنها را مناسب تشخیص می داده است، میرود و نسبت به سایر منابع خبری به شکلی منفعلانه عمل میکند. پژوهشگرانی دیگری همچون کارلسون (۲۰۰۹٬۲۰۱۱) نیز طی یک دهه اخیر با الهام گرفتن از نظریات هربرت گانز به بررسی رابطه بین روزنامه نگار و منبع پرداختهاند و این رابطه را پویا و داینامیک توصیف کردهاند. اما به نظر میرسد رابطه روزنامه نگار و منبع خبر تا حد زیادی متاثر از نظام هنجاری و مدیریت رسانهای حاکم در هر کشور باشد. مطالعات و تحقیقات گانز، سیگال، کارلسون و سایرین در خصوص رابطه بین روزنامه نگار و منبع خبر در جوامع غربی بوده است و به نظر میرسد برای رسیدن به شناخت دقیقتری از رابطه بین منبع و روزنامه نگار در جوامع شرقی و در سایر نظامهای هنجاری رسانهای، پژوهشهای بیشتری نیاز است.
نرمخبر
در فرهنگ روزنامهنگاری و ارتباطات، نرمخبر یکی از سبکهای خبرنویسی است. نرمخبر، ماهیتی گزارشگونه دارد، و عمدتاً برای پوشش موضوعات مورد علاقهٔ انسانی در حوزهٔ عمومی به کار میرود. تمرکز نرمخبر، بیشتر بر روی سرگرمی یا آموزش است، و میتواند زبانی غیررسمی داشته باشد.
برای خبر نرم تعاریف متنوع وجود دارد. با این حال یکی از مشخصه معمولی آن عبارت است از "هر خبری که خبر سخت نباشد" (Davis 1996, 108-109). همچنین خبر سخت، با پوشش وقایع حال رهبران عالیمرتبه، مسائل بزرگ یا اغتشاشات مهم در جریان زندگی روزمره مثل زلزله یا سانحه هوایی شناخته میشود(Smith 1985).
یکی از تفاوتها بین خبر سخت و خبر نرم در لحن ارائه آن میباشد. گزارش خبر سخت، واقعیتهایی درباره رخدادها به مخاطب میگوید سپس تصمیمگیری درباره اطلاعات را به خود مخاطب واگذار میکند. برخی از نرمخبرها با رویدادهای جاری ارتباط دارند، اما این رویدادها آنی و مقطعی نیستند، و استمرار دارند (مثال: تغییر دیدگاه سیاسی در یک حزب بزرگ، پیدایش یک سبک موسیقی جدید و امثالهم). نرمخبر به خواننده نگاهی تحلیلی، منتقدانه، و پرسشگر میدهد، و در حیقیت، او را به تعقیب رویداد ترغیب میکند.
خبر کلامی
خبرهای کلامی به خبرهایی گویند که از گفتههای چهرههای خبرساز منشا میگیرند، نه از رویدادها یا تحول در رویدادها. در این دسته از خبرها پیامی که مربوط به وقوع رویدادی باشد، نمیتوان یافت. هر چه هست نقل گفتهها است. به همین سبب بسیاری از صاحبنظران این خبرها را شبه خبر نامیدهاند. این صاحبنظران استدلال میکنند که چون در متن این خبرها حتی به ارزش جدا شدن برگی از درخت رویداد و یا تحولی اتفاق نمیافتد، نمیتوان این نقلها را خبر نام نهاد. بنابر این در همه تعاریف خبر به روشنی یا به کنایه شرط اصلی برای خبر، وقوع یک رویداد یا بروز تحول در یک جریان خبری است.
خبر کلامی بیشتر در فضای بیاعتمادی میان مسئولان و رسانهها (نمایندگان مردم) امکان گسترش میباید. به این معنا که در مجموعه بیشتر مسیر میان خبرسازان، به خبرنگار به رسانه و به مردم، ایستگاه خبرنگار حذف میشود. به همین دلیل نقش و کارکرد خبرنگاران و مهارتهای حرفهای آنان به تدریج زنگ میبازد و خبرهای رسمی و بدون خطر -و در نتیجه بدون جاذبه - رواج مییابد. چنان که خواهد آمد سایتهای خبری پر تعداد که هر یک از سوی یک جریان سیاسی یا سازمان دولتی تامین مالی و حمایت میشوند، در گسترش این شیوه نقش دارند. کارکنان این سایتها اغلب خبرهای خود را از طریق تماسهای تلفنی با اشخاص شکل میدهند و تردید نباید کرد که گزینش مصاحبه شونده و نوع پرسشها و پاسخها با جهان بینی آن سایتها ربط مستقیم دارد.
انبوهسازی و خبر
اخبار مبتنی بر ارسالیهای کاربران را انبوه سپاری در خبر میگویند. به دیگر سخن کاربران مینویسند کامنت میگذارند و رای میدهند در واقع به نوعی به معنای اجتماعی شدن خبر است، قابلیتی که ریشه در خصوصیت وب دارد و میتوان گفت منطق اتاق خبر عصر وب است.
ارزشهای خبری
ارزشهای خبری ۷ مورد است شامل:
تازگی و نوبودن
شگفت انگیز بودن
بزرگی و فراوانی
برخورد (جنگ و درگیری)
مجاورت (جغرافیایی و معنوی)
دربرگیری
شهرت
روزنامه
روزنامه نشریهای است که به طور مرتب و منظم تهیه، چاپ و پخش میشود و بی هیچ قید و شرطی در دسترس مردم قرار میگیرد. روزنامه نه بیانیه است و نه اطلاعیه و برای روشن ساختن افکار مردم بلکه به نشر اخبار و اطلاعات در زمینههای گوناگون و انتقاد و صلاحاندیشی در امور عمومی میپردازد.
پیدایش روزنامهها
در سده ۱۸ جزوهها و اوراق اطلاعاتی برای نخستین بار در اروپا؛ به طور روزانه، چاپ و پخش میشد. پس از پایان سده ۱۹ تعداد خوانندگان روزنامههای اروپایی افزایش یافت و به هزاران یا میلیونها نفر رسید. روزنامههای اولیه بسیاری از انواع اطلاعات را در قطعی محدود و قابل تکثیر جای میدادند. روزنامهها اطلاعاتی را درباره امور جاری، سرگرمی و آگهی در یکجا ارائه میکردند.
چاپ مطبوعات روزانه ارزان در ایالات متحده آمریکا، به سال ۱۸۹۲ میلادی باز میگردد. این روزنامهها نخست فقط در شهر نیویورک توزیع میشد، اما پس از مدتی در تمام شهرهای بزرگ شرق آمریکا توزیع گردید. در نخستین سالهای سده ۲۰، روزنامههای شهری یا منطقهای پدیدار شد که اکثر مناطق ایالات متحده آمریکا را پوشش میداد. در دوران مهاجرت انبوه، روزنامههای بسیاری به زبانهای خارجی در آمریکا منتشر گردید. در سال ۱۹۱۱، نود و هفت روزنامه به زبان آلمانی در شهرهای غربی و شمال شرق آمریکا منتشر میشد.
نخستین روزنامههای معتبر نیویورک تایمز و لندن تایمز بودند. در دیگر کشورهای اروپایی، این دو روزنامه به عنوان الگو مورد توجه قرار میگرفتند. روزنامههای بخش ممتاز بازار تبدیل به نیروی سیاسی عمدهای شدند.
در سال ۱۹۶۰ هر روز در انگلستان بیش از یک روزنامه به ازای هر خانواده به فروش میرسید؛ به طور متوسط ۱۱۲ روزنامه برای هر ۱۰۰ خانواده، اما این نسبت از آن پس پیوسته کاهش یافتهاست. امروزه کمتر از ۹۰ روزنامه برای هر ۱۰۰ خانواده به فروش میرسد.
کشورهای اروپایی، هر کدام تعدادی روزنامههای سراسری، خصوصی و دولتی دارند. روزنامههای اروپا اغلب دیدگاههای سیاسی متفاوتی دارند، موضوعات متفاوتی را دربر میگیرند و امکان انتخاب برای خواننده فراهم میکنند. در آمریکا، همچنان انتشار روزنامههای محلی به صورت یک پیشه انحصاری درآمدهاست. اگر چه روزنامهها در آمریکا محلی هستند، اما به هیچ وجه تماماً در مالکیت افراد محلی قرار نمیگیرند. بیش از ۷۰ درصد این روزنامهها به وسیله شرکتهای انتشاراتی زنجیرهای کنترل میشوند. در بعضی از این روزنامهها، همانند بسیاری از روزنامههای اروپا، مالکان خط مشیها و سیاستهای سرمقالهها را تعیین میکنند و سردبیران و روزنامهنگاران خود را به پیروی از این سیاستها متعهد میدانند. در زنجیره روزنامههای هرست، هر روز چندین سرمقاله برای سردبیران هشت روزنامه عمده فرستاده میشود، که بعضی از آنها باید مورد استفاده واقع شوند، در حالی که بعضی دیگر میتوانند مورد استفاده قرار گیرند.
بسیاری از دولتها اقدام به جلوگیری تملک روزنامهها به وسیله شرکتهای زنجیرهای بزرگ کردهاند تا تلاش کردهاند موازنه سیاسی را به مطبوعات تحمیل کنند.در سال ۱۹۷۰ در نروژ، برنامهای برای متعادل کردن سرمایهگذاری میان روزنامههایی که نماینده جناحهای مختلف سیاسی بودند آغاز گردید، و بیشتر اجتماعات محلی در آن کشور تنها دو یا چند روزنامه دارند که دیدگاههای گوناگون را در مورد اخبار ملی و بینالمللی ارائه میکنند.
با ظهور اینترنت و کتاب الکترونیکی به تدریج تعداد روزنامهها افزایش یافته و از شمارگان آنها کاسته میشود. فناوری جدید چاپ و تولید روزنامهها را بسیار آسانتر از گذشته ساختهاست.
نخستین روزنامههای به زبان فارسی
واژه «روزنامه» در متون کهن فارسی به کار رفتهاست و منظور از آن، بیان رویدادهای مهم درباره پادشاهان و شرح زندگانی وزیران و بزرگان بوده و در یک نسخه منتشر میشدهاست.
این واژه تا روزگار آغازین دوره قاجار نیز به همین مفهوم بودهاست، چنانکه مجموعههایی از این روزنامهها در زبان فارسی موجود است که آخرین مجموعه مستقل از این نوع، روزنامه میرزامحمد کلانتر شیراز در شرح رویدادهای زندیان، و روزنامه خاطرات اعتمادالسلطنه است.
در دوره قاجاری در معنی واژه روزنامه تغییری پدید آمد. به گزارشهای وقایعنگاران دولتی که از شهرستانها اخبار جاری را به دولت مرکزی مینوشتند نیز روزنامه گفته میشد.
نزدیک به شصت سال پیش از چاپ نخستین مطبوعات در ایران و همعصر با زندیان، در سده ۱۸ (میلادی)، چاپ مطالب به زبان فارسی در روزنامههای هند و سپس انتشار روزنامههای تمام فارسی در آن کشور آغاز شده بود. از جملهٔ این روزنامهها، میتوان سلطانالاخبار، جام جهاننما و سراجالاخبار را نام برد. اسدالله خان غالب، شاعر نامور پارسیسرای آن زمان در سراجالاخبار شعرهایش را به چاپ میرساند. نخستین نشریه استان گلستان که به صورت هفته نامه بودبنام"هفته نامه نیمروز" واکنون بنام"روزنامه گلستان نو"به صاحب امتیازی ومدیرمسولی"محمدآذری سیستانی"منتشر شدکه در چهار زمینه اجتماهی,سیاسی,ورزشی وفرهنگی با رویکرد خبری وتحلیلی منتشر شد
پیشینهٔ روزنامه در خاورمیانه
نخستین روزنامه خاورمیانه در سال ۱۸۲۸ هم زمان با سلطنت محمدعلی پاشا در مصر منتشر شد و نامش «الوقایع المصریه» بود. سه سال پس از آن روزنامهای ترکی به نام «تقویم وقایع» منتشر گردید و هشت سال بعد در ایران روزنامه «کاغذ اخبار» (ترجمه کلمه Newspaper) به اهتمام میرزا صالح شیرازی یکی از نخستین دانشجویان اعزامی به اروپا انتشار یافت.
بازار روزنامهها در آستانه انقلاب مشروطه رونق گرفت. رنه گروسه یکی از خاورشناسان مینویسد: «رستاخیز ملت ایران در آغاز قرن بیستم رستاخیز ادبی بود که بیشتر از طریق روزنامهها متجلی گردید.»
یک سال پس از انقلاب (۱۲۸۶ خورشیدی-۱۹۰۷ (میلادی) ) هشتاد و چهار روزنامه در ایران منتشر میشد، نفوذ این روزنامهها بر افکارعمومی به قدری بود که میرزا آقاخان کرمانی و جهانگیرخان صوراسرافیل دوتن از روزنامهنگاران نامی آن روزگار توسط محمدعلی شاه قاجار به جوخه اعدام سپرده شدند. فشار بر روزنامهها در دوران رضاشاه نیز ادامه پیدا کرد، در این دوران هم میرزاده عشقی و فرخی یزدی بر سر این کار جان باختند.
درخشانترین دوران مطبوعات ایران دهه ۱۳۲۰ بود که فضای باز سیاسی رشدی بی سابقه را در روزنامهها پدید آورد. تنها در طول سالهای ۲۰ تا ۲۶ تعداد ۴۶۴ نشریه منتشر میشد که ۴۳۳ عنوان به فارسی و بقیه به زبانهای ارمنی، ترکی، کردی، انگلیسی، فرانسوی، روسی و لهستانی بود.
این روزنامهها امور داخلی را با نهایت آزادی مورد بحث قرار میدادند، (امورخارجی توسط متفقین سانسور میشد) اکثر این روزنامهها نیز از انقلاب اجتماعی دم میزدند و حمله به حکومت را وظیفه خود میدانستند. اما پس از کودتای ۱۳۳۲ روزنامهها در ایران در محاقی طولانی افتادند که تا امروز ادامه دارد. در دوران پهلوی تنها نشریهای که گاه خشم شاه را بر میانگیخت نشریه توفیق بود و جز در دو دوره کوتاه؛ یکی پس از انقلاب اسلامی در سالهای ۱۳۶۰-۱۳۵۷ و دیگری پس از ریاست جمهوری محمد خاتمی در سالهای ۷۷ و ۷۸ مطبوعات ایران همواره از انعکاس آزادانۀ اخبار و انتقاد از حکومت محروم بودهاند
مطبوعات در قانون ایران
قوانین مطبوعاتی در ایران از اولین قانون مصوب محرم ۱۳۲۶ قمری تاکنون در پی محدود کردن آزادیهای مصرَّح درقانون اساسی بودهاند. هرچند قانون اساسی مشروطه و قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران هر دو بر آزادی مطبوعات تأکید داشتهاند:
(...غیر از کتب ظلال و مواد مضر به دین مبین... – قانون اساسی مشروطه اصل بیستم)
(...مگرآنکه مخل به مبانی اسلام یا حقوق عمومی باشد...- قانون اساسی جمهوری اسلامی اصل بیست وچهارم)
هر دو قانون نیز رسیدگی به جرایم مطبوعاتی را همچون جرایم سیاسی به هیئت منصفه واگذار کردهاند.
نشریه
نشریه ، به اثری گفته میشود که به طور دورهای نسخه ی جدیدی از آن منتشر میگردد. مثال ساده آن نشریات، روزنامهها و مجلهها هستند. روزنامهها معمولاً روزانه و مجلهها هفتگی یا ماهیانه منتشر میگردند.
نشریهها معمولاً با استفاده از شماره استاندارد بینالمللی پیایندها (شاپا) نمایه میشوند.
روزنامهنگاری
خبرنگاری یا ژورنالیزم، رشته گردآوری، تجزیه و تحلیل، تایید و ارائه اخبار مربوط به حوادث جاری، روندها، مسائل و مردم است. افرادی را که به این حرفه اشتغال دارند خبرنگار میگویند.
از خبرنگاری خبر-محور، گاهی اوقات، تحت عنوانِ «نخستین پیش نویس تاریخ» (به گفته فیل گراهام) یاد میشود. چرا که خبرنگارها اغلب حوادث مهم را ثبت میکنند، و از این طریق در مهلتی اندک، مقالات خبری تولید میکنند. رسانهها در حالی که تحت فشار هستند تا پیش از دیگران اخبار خود را منتشر کنند، با تکیه بر معیارهای دقت، کیفیت و سبک سازمان خود، معمولاً پیش از انتشار گزارشهای خود، آنها را ویرایش و نمونه خوانی میکنند. بسیاری از سازمانهای خبری، از اینکه مقامات و موسسات دولتی را پاسخگوی عموم میدانند، به خود افتخار میکنند. در حالیکه منتقدان مطبوعات، مسائلی در مورد مسئول بودن خود مطبوعات، مطرح کردهاند.
گزارشگری
مهمترین فعالیت خبرنگاری ارائه گزارش از حوادث است؛ که در آن مسائلی همچون چه کسی؟ ، چه چیزی؟ ، چه هنگامی؟ ، کجا؟ ، چرا؟ و چگونه؟ و شرحِ اهمیت و تأثیر حادثه ، ذکر میشود.
خبرنگاری در شماری از رسانهها دیده میشود :
روزنامهها
تلویزیون
رادیو
مجلهها
شبکه وب جهانی در اینترنت.
موضوع خبرنگاری هر چیزی میتواند باشد، و خبرنگارها به نگارش در مورد حوزه وسیعی از مسائل اشتغال دارند :
سیاست در چهار سطح : ۱. بینالمللی ۲. کشوری ۳. استانی ۴. محلی
اقتصاد و تجارت در همین چهار سطح
بهداشت و پزشکی
آموزش
ورزش
تفریح و سرگرمی
شیوه زندگی
خوراک
پوشاک
تفریحات
مسائل جنسی و روابط...
خبرنگارها میتوانند برای خروجیهای خبری عمومی همچون روزنامهها، مجلات خبری و رادیو تلویزیون؛ نشریات تخصصی کثیرالانتشار همچون مجلات تجاری و سرگرمی، یا برای نشریات و خروجیهای خبری که دارای گروه خاصی از مشترکین هستند گزارش کنند.
معمولاً از خبرنگارها خواسته میشود برای گردآوری اطلاعات جهت تهیه گزارش خود در صحنه وقوع ماجرا حضور یابند، و اغلب ممکن است آنان گزارش خود را در محل تهیه کنند. آنان همچنین برای گردآوری اطلاعات از تلفن، رایانه و اینترنت نیز استفاده میکنند. با این وجود، اغلب اوقات این گزارشها در اتاق اخبار، یعنی دفتری تهیه میشود که خبرنگارها و سردبیر برای تهیه محتوای خبر در آن مشغول به کار هستند.
خبرنگارها، خصوصاً آنهایی که موضوع یا حوزه خاصی را پوشش میدهند (یک حوزه) باید روابط گستردهای با منابع، یعنی افراد فعال در حوزه مورد نظر داشته باشند، تا بتوانند یا به منظور شرح جزئیات یک حادثه، یا ارائه سرنخهایی در مورد دیگر موضوعاتی که باید گزارش شود، از آنها استفاده کنند. آنان همچنین باید برای تحقیق و گزارش بهتر ماجرا مهارتهای تحقیقی خود را تقویت کنند.
روزنامه نگاری
روزنامه نگاری به گروههای متعددی تقسیم میشود: روزنامهها، مجلات خبری، مجلات عمومی، مجلات تجاری، مجلات سرگرمی، خبرنامهها، نشریات خصوصی، صفحات خبری آنلاین و سایر موارد. هر یک از این گونهها شرایط خاص خود برای تحقیق و نگارشِ گزارش را، داراست.
مثلاً، روزنامه نگاران ایالات متحده آمریکا سابقاً از سبک هرم وارونه برای نگارش گزارش خود، استفاده میکردند. گرچه این سبک بیشتر برای نگارش گزارشهای خبری صریح و جدی استفاده میشده و نه مقالات اصلی. گزارشهای مکتوب خبری جدی باید به صورت خلاصه نوشته شده، و مهمترین اطلاعات را در همان ابتدا بیاورد، تا چنانچه در صورت کمبود فضا، داستان خلاصه شد، کم اهمیتترین مسائل، از انتهای داستان حذف شود. سردبیران معمولاً اطمینان حاصل میکنند که گزارشها تا حد امکان موجز نوشته شود. مقالات اصلی اغلب با توجه به موضوع گزارش آزادانه تر نوشته میشوند، و عموماً فضای بیشتری به آنها اختصاص داده میشود (رجوع شود به نوشتن مقاله اصلی در ذیل).
مقالات مجلات خبری و مجلات عمومی معمولاً به سبکی متفاوت نوشته میشوند، و در آنها تاکید کمتری بر هرم وارونهاست. نشریات تجاری بیشتر حول محور اخبار تهیه میشوند، در حالی که نشریات سرگرمی بیشتر بر مبنای مقالات اصلی تدوین میشوند.
موسیقی
ریشه واژههای موسیقی و خنیا
واژهٔ موسیقی از واژهای یونانی و گرفته شده از کلمهٔ Mousika و مشتق از کلمهٔ Muse میباشد که نام رب النوع حافظ شعر و ادب و موسیقی یونان باستان است. معادل موسیقی در فارسی خُنیا است و به معنی نوای خوش است.
خنیا از ریشه «خونیاک» زبان پهلوی و «هو نواک» اوستایی است که خود آن از دو قسمت تشکیل شده است: «هو]به معنای نیک ، زیبا ، خوش، برای نمونه در واژههای هومن (= نیک اندیش)، خسرو (= خوب نام)، و «نواک» به معنای نوا. در کل هونواک، خونیاک و خنیا به معنی «نوای خوش« است.
موسیقی را هنر بیان احساسات به وسیلهٔ آواها گفتهاند که مهمترین عوامل آن صدا و ریتم هستند و همچنین دانش ترکیب صداها به گونهای که خوشآیند باشد و سبب انبساط و انقلاب روان گردد نیز نامیده میشود.
تعاریف گذشتگان از موسیقی
پیشینیان موسیقی را چنین تعریف کردهاند: معرفت الحان و آنچه التیام الحان بدان بود و بدان کامل شود. ارسطو موسیقی را یکی از شاخههای ریاضی میدانسته و فیلسوفان اسلامی نیز این نظر را پذیرفتهاند، همانند ابن سینا که در بخش ریاضی کتاب شفا از موسیقی نام بردهاست ولی از آنجا که همه ویژگیهای موسیقی مانند ریاضی مسلم و غیرقابل تغییر نیست، بلکه ذوق و قریحهی سازنده و نوازنده هم در آن دخالت تام دارد، آن را هنر نیز میدانند. در هر صورت موسیقی امروز دانش و هنری گستردهاست که دارای بخشهای گوناگون و تخصّصی میباشد.
صدا در صورتی موسیقی نامیده میشود که بتواند پیوند میان اذهان ایجاد کند و مرزی از جنس انتزاع آن را محدود نکند.
افلاطون: موسیقی یک ناموس اخلاقی است که روح به جهانیان، و بال به تفکر و جهش به تصور، و ربایش به غم و شادی و حیات به همه چیز میبخشد..
ابونصر فارابی:موسیقی علم شناسایی الحان است و شامل دو علم است;علم موسیقی عملی وعلم و موسیقی نظری
ابوعلی سینا: موسیقی علمی است ریاضی که در آن از چگونگی نغمهها از نظر ملایمت و سازگاری، و چگونگی زمانهای بین نغمهها بحث میشود.
بتهوون: موسیقی مظهری است عالیتر از هرعلم و فلسفه ای. موسیقی هنرزبان دل و روح بشر و عالیترین تجلی قریحهی انسانی است.
لئوپددوفن: ریشه موسیقی به عهد کهن ارتباط دارد. درواقع همان روزی که انسان توانست برای نخستین بار خوشیها ورنجهای خود را با صدا نمایش دهد، مبداموسیقی به شمار میآید
ابن خردادبه (به نقل از یحیی بن خالدبن برمک): موسیقی آن است که تو را شاد کند و برقصاند و بگریاند و اندوهگین کند و جز آن هرچه باشد رنج و بلاست.ابن خردادبه: موسیقی ذهن را لطیف و خوی را ملایم و جان را شاد و قلب را دلیر و بخیل را بخشنده میکند، آفرین بر خردمندی که موسیقی را پدید آورد.
تاریخچه زیباییشناسی در موسیقی
بیش از دوهزار سال است که غرب وشرق به قدرت موسیقی در برانگیختن احساسات اذعان کردهاند. به حدی که کسانی که دغدغه حفظ امنیت دولت را داشتهاند موسیقی را خطرناک تلقی کردهاند. اما تشریح این امر که موسیقی چگونه چنین تاثیری بر ما میگذاردبسیار دشوار است. فهم دلیل این امر چندان سخت نیست. قدیمی ترین و رایج ترین نظریههای غربی هنر، هنر راتقلید طبیعت میدانند. اما موسیقی تمامأ با این تعریف سازگار نیست. موسیقی قادر به بازنمایی اشکال و رنگها یا توصیف جهان در قالب واژگان نیست و توانایی اش در تقلید اصواتی که در عالم طبیعت وجود دارند سهم بسیار کوچکی است. اما این قالب هنری غیرمفهومی و غیر تقلیدی که مجموعهای از اصوات نظام یافته است به نحو معینی تجربیات زیبایی شناسانهای فراهم میآورد که در ابعاد و مراتب مختلف دارای ارزشند.
از سرگرم کنندگی نسبی تا تجربههای زیبایی شناسانهای که به کنه شخصیت راه میبرند و ما را به مرتبهای بی بدیل می رسانند. این هنر از چه نوعی است؟
دیدگاه فرهنگها و ادیان به موسیقی
اسلام
در میان فقهای اسلام کسانی مانند شهابالدین الهیثمی و ابن ابیالدنیا بودهاند که موسیقی را یکسره لهو و لعب میدانستند و آن را مکروه یا حرام تلقی مینمودند. فارابی معتقد بود که موسیقی نمیتواند هرگونه حالت روحی یا هر نوع شور و هیجانی را در شخص برانگیزد. ابن زیله نیز معتقد بود که موسیقی میتواند شخص را به ارتکاب عمل گناه بکشاند. با این حال، ابوحامد محمد غزالی، موسیقی و سماع را جایز دانسته است. از آنجا که دامنه تمدن اسلامی جز عربستان کشورهای بسیاری از جمله مصر، ایران، هند و آفریقا را دربرمیگرفت، موسیقی اسلامی نیز با تنوع و گوناگونی روبهرو بوده است.
برخی آلات موسیقی
نی
نی از قـدیمی ترین این نوع است و شامل یک لوله استوانهای از جـنس نی بوده که دارای هـفت بـند و شش گـرهاست. نی از دسته سازهـای محـلی است و تـقـریـبا در تمام نقاط ایران معـمول و رایج است.
سرنا
سرنا ساز دیگـری از خانواده آلات موسیقی بادی است که در تـمان نقاط ایران معـمول است و شامل سرنای بـخـتـیـاری و آذربایـجانی است. در ایران این ساز به هـمراه دهـل و یا نقاره نواخـته میشود. لازم به ذکر است که نواخـتن این ساز در نقاط مخـتـلف کشور در مواقع خاصی و به منظورهای مخـتـلف انجام میشود. در کردستان با نواخـتن دهـل و سرنا مرگ کسی را خبر میدهـند و در شمال ب هـمراهی طناب بازهـا سرنا نواخـته میشود و در آذربایجان غـربی، روستائیان در عـروسیها حین رقص چوبی، سرنا مینوازند.
کـرنا
کرنا: سازی قدیمی و تاریخی است که در استانهای مخـتـلف ایران به شکـلهای متـفاوت ساخـته و اجرا میشود. مهـمترین کرناهـا، کرنای شمال، گـیلان و کرنای مشهـد است. این ساز بـیـشتر در کردستان و آذربایجان مورد استـعـمال قرار میگـیرد.
نی انبان
نی انبان بـیـشتر در جنوب ایران مورد استـفاده قـرار میگیرد و در بعـضی نقاط ایران آن را " خـیک نای " نـیز مینامند و در نقاطی از آذربایجان نیز نواخته میشود.
آلات موسیقی زهـی
کمانچـه
یکی از قـدیمی ترین سازهای زهـی، کمانچه است که اولین شکل ویولون امروزی است. این ساز نـقـش تک نواز و هـمـنواز، هـر دو را به خوبی اجرا میکند. کمانچه سازی ملی است. در تمام استانهای ایران نواخـتن آن متداول است و بـیشتر در میان طوایف لر و بختیاری رواج دارد.
بربط
بربط: سازی از خانواده سازهای رشتهای مفـید که به آن " ال عـود یا لوت " نیز میگـویـند. ساخـتمان این ساز شـبـیه گـلابی است که از درازا به دو نـیم شدهاست. دارای کاسهای بـزرگ و دستهای کوتاه که در آغاز سه رشته سیم داشتهاست.
رباب
رباب: این ساز زهـی است از چـهـار قـسمت شامل شکم خـربزه مانـند، سینه، دسته و سر تـشـکـیل شدهاست. سیمهای رباب در قدیم از روده و امروز از نخ نایلون ساخـته میشود و مضراب رباب از پـر مرغ ساخـته شدهاست. این ساز اساساً سازی محلی است و بـیـشتر در نواحی خراسان معـمول است و هـمچـنـین در نواحی سیستان نیز نواخـته میشود.
تار
تار: یکی از سازهای زهی اصیل ایران است که یک شـکم چـند قـسمتی دارد و دارای شش تار میباشد. از این گـروه ســــازهــا، سـه تار و دو تار را میتوان نام برد که نوازندگی دوتار در تـرکـمن صحرا و نواحی خراسان بـسیار معـمول میباشد.
گیتار
گیتار: یکی از دیگر سازهای زهی است که انواع مختلف، چهار سیم، شش سیم، هشت سیم، دوازده سیم و... و به دستههای گیتار کلاسیک، گیتار آکوستیک و گیتار الکتریک تقسیم میشود. این ساز زهی با پیک یا انگشت نواخته میشود. این ساز ریشهٔ اسپانیایی دارد.
آلات موسیقی ضـربی
دهـل
دهـل: این ساز از استوانه کوتاهی از جـنس چـوب که قـطر دایره آن حـدود یک مـتر و ارتـفاع آن ۲۵ تا ۳۰ سانتی متر است تـشکـیل شده و بر دو سطح دایرهای شکـل آن پـوست کـشـیده شدهاست. مضرابـش دو چـوب یکی به شکـل عـصا و دیگـری ترکهای نازک میباشد. دهـل سازی کاملاً محـلی و بـیـشـتر هـمراهـی کـنـنده با سرنا است. در مناطق فارس، بلوچستان و کـردستان بـیش از سایر جاها مورد استـفاده قـرار میگـیرد.
دایـره
دایره: این ساز ضربی که از حلقهای چوبی تـشـکیل گـردیده که بر یکی از سطوح جانبی دایرهای شکل آن پـوست کشـیده شدهاست، این ساز را با ضرب سر انگـشتان هـر دو دست مینوازند و بـیـشتر شهـری است تا محـلی. سازی است هـمراهی کـنـنده با سایر سازهـا. دایره در حال حاضر در آذربایجان بـیـشـتر از سایر جاهـا رواج دارد.
طبل
طبل: یکی دیگر از سازهای ضربی که کوچکـتر از دهـل میباشد و مضراب آن دو کوبه چوبی است و آن را در مراسم عـزاداری در اکثـر مناطق ایران مینوازند.
تـنـبک
تـنبک: سازی است از پوست و چوب (معـمولا گـردو) و از دو قسمت گـلویی و استوانهای تـشکـیل یافـته، سطح بالایی آن از پوست و قسمت گلویی آن که با دهانهای گـشاد دارد باز میباشد.
سازهای مضربی (زهـی - کوبی)
ساز منحصربهفرد ایرانی که در این تـقـسیم بـندی قـرار میگـیرد سنـتور است. این ساز شامل جـعـبهای ذوزنقهای است و هـفـتاد و دو رشته سیم سفـید و زرد تـشکـیل یافـتهاست.
سنـتور اساساً سازی است که قابـلیت تـکـنوازی و هـمنوازی را داراست و نواخـتن آن در تمام استانهای ایران متـداول است.
ریشه واژههای موسیقی و خنیا
واژهٔ موسیقی از واژهای یونانی و گرفته شده از کلمهٔ Mousika و مشتق از کلمهٔ Muse میباشد که نام رب النوع حافظ شعر و ادب و موسیقی یونان باستان است. معادل موسیقی در فارسی خُنیا است و به معنی نوای خوش است.
خنیا از ریشه «خونیاک» زبان پهلوی و «هو نواک» اوستایی است که خود آن از دو قسمت تشکیل شده است: «هو]به معنای نیک ، زیبا ، خوش، برای نمونه در واژههای هومن (= نیک اندیش)، خسرو (= خوب نام)، و «نواک» به معنای نوا. در کل هونواک، خونیاک و خنیا به معنی «نوای خوش« است.
موسیقی را هنر بیان احساسات به وسیلهٔ آواها گفتهاند که مهمترین عوامل آن صدا و ریتم هستند و همچنین دانش ترکیب صداها به گونهای که خوشآیند باشد و سبب انبساط و انقلاب روان گردد نیز نامیده میشود.
تعاریف گذشتگان از موسیقی
پیشینیان موسیقی را چنین تعریف کردهاند: معرفت الحان و آنچه التیام الحان بدان بود و بدان کامل شود. ارسطو موسیقی را یکی از شاخههای ریاضی میدانسته و فیلسوفان اسلامی نیز این نظر را پذیرفتهاند، همانند ابن سینا که در بخش ریاضی کتاب شفا از موسیقی نام بردهاست ولی از آنجا که همه ویژگیهای موسیقی مانند ریاضی مسلم و غیرقابل تغییر نیست، بلکه ذوق و قریحهی سازنده و نوازنده هم در آن دخالت تام دارد، آن را هنر نیز میدانند. در هر صورت موسیقی امروز دانش و هنری گستردهاست که دارای بخشهای گوناگون و تخصّصی میباشد.
صدا در صورتی موسیقی نامیده میشود که بتواند پیوند میان اذهان ایجاد کند و مرزی از جنس انتزاع آن را محدود نکند.
افلاطون: موسیقی یک ناموس اخلاقی است که روح به جهانیان، و بال به تفکر و جهش به تصور، و ربایش به غم و شادی و حیات به همه چیز میبخشد..
ابونصر فارابی:موسیقی علم شناسایی الحان است و شامل دو علم است;علم موسیقی عملی وعلم و موسیقی نظری
ابوعلی سینا: موسیقی علمی است ریاضی که در آن از چگونگی نغمهها از نظر ملایمت و سازگاری، و چگونگی زمانهای بین نغمهها بحث میشود.
بتهوون: موسیقی مظهری است عالیتر از هرعلم و فلسفه ای. موسیقی هنرزبان دل و روح بشر و عالیترین تجلی قریحهی انسانی است.
لئوپددوفن: ریشه موسیقی به عهد کهن ارتباط دارد. درواقع همان روزی که انسان توانست برای نخستین بار خوشیها ورنجهای خود را با صدا نمایش دهد، مبداموسیقی به شمار میآید
ابن خردادبه (به نقل از یحیی بن خالدبن برمک): موسیقی آن است که تو را شاد کند و برقصاند و بگریاند و اندوهگین کند و جز آن هرچه باشد رنج و بلاست.ابن خردادبه: موسیقی ذهن را لطیف و خوی را ملایم و جان را شاد و قلب را دلیر و بخیل را بخشنده میکند، آفرین بر خردمندی که موسیقی را پدید آورد.
تاریخچه زیباییشناسی در موسیقی
بیش از دوهزار سال است که غرب وشرق به قدرت موسیقی در برانگیختن احساسات اذعان کردهاند. به حدی که کسانی که دغدغه حفظ امنیت دولت را داشتهاند موسیقی را خطرناک تلقی کردهاند. اما تشریح این امر که موسیقی چگونه چنین تاثیری بر ما میگذاردبسیار دشوار است. فهم دلیل این امر چندان سخت نیست. قدیمی ترین و رایج ترین نظریههای غربی هنر، هنر راتقلید طبیعت میدانند. اما موسیقی تمامأ با این تعریف سازگار نیست. موسیقی قادر به بازنمایی اشکال و رنگها یا توصیف جهان در قالب واژگان نیست و توانایی اش در تقلید اصواتی که در عالم طبیعت وجود دارند سهم بسیار کوچکی است. اما این قالب هنری غیرمفهومی و غیر تقلیدی که مجموعهای از اصوات نظام یافته است به نحو معینی تجربیات زیبایی شناسانهای فراهم میآورد که در ابعاد و مراتب مختلف دارای ارزشند.
از سرگرم کنندگی نسبی تا تجربههای زیبایی شناسانهای که به کنه شخصیت راه میبرند و ما را به مرتبهای بی بدیل می رسانند. این هنر از چه نوعی است؟
دیدگاه فرهنگها و ادیان به موسیقی
اسلام
در میان فقهای اسلام کسانی مانند شهابالدین الهیثمی و ابن ابیالدنیا بودهاند که موسیقی را یکسره لهو و لعب میدانستند و آن را مکروه یا حرام تلقی مینمودند. فارابی معتقد بود که موسیقی نمیتواند هرگونه حالت روحی یا هر نوع شور و هیجانی را در شخص برانگیزد. ابن زیله نیز معتقد بود که موسیقی میتواند شخص را به ارتکاب عمل گناه بکشاند. با این حال، ابوحامد محمد غزالی، موسیقی و سماع را جایز دانسته است. از آنجا که دامنه تمدن اسلامی جز عربستان کشورهای بسیاری از جمله مصر، ایران، هند و آفریقا را دربرمیگرفت، موسیقی اسلامی نیز با تنوع و گوناگونی روبهرو بوده است.
برخی آلات موسیقی
نی
نی از قـدیمی ترین این نوع است و شامل یک لوله استوانهای از جـنس نی بوده که دارای هـفت بـند و شش گـرهاست. نی از دسته سازهـای محـلی است و تـقـریـبا در تمام نقاط ایران معـمول و رایج است.
سرنا
سرنا ساز دیگـری از خانواده آلات موسیقی بادی است که در تـمان نقاط ایران معـمول است و شامل سرنای بـخـتـیـاری و آذربایـجانی است. در ایران این ساز به هـمراه دهـل و یا نقاره نواخـته میشود. لازم به ذکر است که نواخـتن این ساز در نقاط مخـتـلف کشور در مواقع خاصی و به منظورهای مخـتـلف انجام میشود. در کردستان با نواخـتن دهـل و سرنا مرگ کسی را خبر میدهـند و در شمال ب هـمراهی طناب بازهـا سرنا نواخـته میشود و در آذربایجان غـربی، روستائیان در عـروسیها حین رقص چوبی، سرنا مینوازند.
کـرنا
کرنا: سازی قدیمی و تاریخی است که در استانهای مخـتـلف ایران به شکـلهای متـفاوت ساخـته و اجرا میشود. مهـمترین کرناهـا، کرنای شمال، گـیلان و کرنای مشهـد است. این ساز بـیـشتر در کردستان و آذربایجان مورد استـعـمال قرار میگـیرد.
نی انبان
نی انبان بـیـشتر در جنوب ایران مورد استـفاده قـرار میگیرد و در بعـضی نقاط ایران آن را " خـیک نای " نـیز مینامند و در نقاطی از آذربایجان نیز نواخته میشود.
آلات موسیقی زهـی
کمانچـه
یکی از قـدیمی ترین سازهای زهـی، کمانچه است که اولین شکل ویولون امروزی است. این ساز نـقـش تک نواز و هـمـنواز، هـر دو را به خوبی اجرا میکند. کمانچه سازی ملی است. در تمام استانهای ایران نواخـتن آن متداول است و بـیشتر در میان طوایف لر و بختیاری رواج دارد.
بربط
بربط: سازی از خانواده سازهای رشتهای مفـید که به آن " ال عـود یا لوت " نیز میگـویـند. ساخـتمان این ساز شـبـیه گـلابی است که از درازا به دو نـیم شدهاست. دارای کاسهای بـزرگ و دستهای کوتاه که در آغاز سه رشته سیم داشتهاست.
رباب
رباب: این ساز زهـی است از چـهـار قـسمت شامل شکم خـربزه مانـند، سینه، دسته و سر تـشـکـیل شدهاست. سیمهای رباب در قدیم از روده و امروز از نخ نایلون ساخـته میشود و مضراب رباب از پـر مرغ ساخـته شدهاست. این ساز اساساً سازی محلی است و بـیـشتر در نواحی خراسان معـمول است و هـمچـنـین در نواحی سیستان نیز نواخـته میشود.
تار
تار: یکی از سازهای زهی اصیل ایران است که یک شـکم چـند قـسمتی دارد و دارای شش تار میباشد. از این گـروه ســــازهــا، سـه تار و دو تار را میتوان نام برد که نوازندگی دوتار در تـرکـمن صحرا و نواحی خراسان بـسیار معـمول میباشد.
گیتار
گیتار: یکی از دیگر سازهای زهی است که انواع مختلف، چهار سیم، شش سیم، هشت سیم، دوازده سیم و... و به دستههای گیتار کلاسیک، گیتار آکوستیک و گیتار الکتریک تقسیم میشود. این ساز زهی با پیک یا انگشت نواخته میشود. این ساز ریشهٔ اسپانیایی دارد.
آلات موسیقی ضـربی
دهـل
دهـل: این ساز از استوانه کوتاهی از جـنس چـوب که قـطر دایره آن حـدود یک مـتر و ارتـفاع آن ۲۵ تا ۳۰ سانتی متر است تـشکـیل شده و بر دو سطح دایرهای شکـل آن پـوست کـشـیده شدهاست. مضرابـش دو چـوب یکی به شکـل عـصا و دیگـری ترکهای نازک میباشد. دهـل سازی کاملاً محـلی و بـیـشـتر هـمراهـی کـنـنده با سرنا است. در مناطق فارس، بلوچستان و کـردستان بـیش از سایر جاها مورد استـفاده قـرار میگـیرد.
دایـره
دایره: این ساز ضربی که از حلقهای چوبی تـشـکیل گـردیده که بر یکی از سطوح جانبی دایرهای شکل آن پـوست کشـیده شدهاست، این ساز را با ضرب سر انگـشتان هـر دو دست مینوازند و بـیـشتر شهـری است تا محـلی. سازی است هـمراهی کـنـنده با سایر سازهـا. دایره در حال حاضر در آذربایجان بـیـشـتر از سایر جاهـا رواج دارد.
طبل
طبل: یکی دیگر از سازهای ضربی که کوچکـتر از دهـل میباشد و مضراب آن دو کوبه چوبی است و آن را در مراسم عـزاداری در اکثـر مناطق ایران مینوازند.
تـنـبک
تـنبک: سازی است از پوست و چوب (معـمولا گـردو) و از دو قسمت گـلویی و استوانهای تـشکـیل یافـته، سطح بالایی آن از پوست و قسمت گلویی آن که با دهانهای گـشاد دارد باز میباشد.
سازهای مضربی (زهـی - کوبی)
ساز منحصربهفرد ایرانی که در این تـقـسیم بـندی قـرار میگـیرد سنـتور است. این ساز شامل جـعـبهای ذوزنقهای است و هـفـتاد و دو رشته سیم سفـید و زرد تـشکـیل یافـتهاست.
سنـتور اساساً سازی است که قابـلیت تـکـنوازی و هـمنوازی را داراست و نواخـتن آن در تمام استانهای ایران متـداول است.
ساعت : 5:23 am | نویسنده : admin
|
بازی های کامپیوتری |
مطلب قبلی