سگ سلوکی
سلوکی
تازی، تانجی، تاژی و یا تانژی که در کشورهای غربی با نامهای دیگری از جمله سلوکی و پرشین گریهاوند ( به انگلیسی: Persian Greyhound , Saluki ) نوعی از سگسانان است که در گذشته و حال در مناطق آسیا و خاورمیانه برای شکار بکار میرفتهاست. امروز نیز در ایران به شکار با آن میپردازند اما در ایران و اغلب کشورهای جهان همچنین به عنوان سگ خانگی یا برای شرکت در مسابقه نگهداری میشود. تازی سرعت بسیار زیادی دارد و با آن میتوان حیوانات تیزپا مانند آهو و خرگوش را شکار کرد.اینگونه سگها تقریباً در تمامی مناطق آب و هوایی ایران و جهان قابلیت زندگی کردن دارند.
نام
این سگ را در برخی از زبانها به نامهای تازی ایرانی، پرشین گریهاوند و سالوکی میشناسند. در عربی به آن سلوقی میگویند. تازی، تاژی، تانژی، سگ تازی، نامهایی است که در فارسی برای این حیوان بکار رفته است و در زبان عربی و انگلیسی سلوقی، سالوقی و سالوکی (تلفظ و ضبط ناشی از آوانگاری نام عربی «سلوقی» در متنهای اروپایی) گفته میشود.
یک تصور این است که «تازی» در فارسی از مصدر «تاختن» و «تازیدن» میآید که با ویژگی دوندگی این نوع سگ متناسب است.
ز تازیدن گور و گرد سوار برآمد همی دود از آن مرغزار. (فردوسی)
تازند رخش بدعت و سازند تیر کید اما سفندیار مرا تهمتن نیند. (خاقانی)
تاریخ
در یافتههای باستانشناسانهی شوش، چغا میش و تپهسبز در غرب ایران (مزوپوتامیا) سفالینههای بسیاری با نقش تازی در حال دویدن و شکار یافت شده است که از جمله میتوان به این ظرف ۶ تا ۷ هزار ساله در موزهی لوور اشاره کرد. سفالینهی تازی و بزکوهی
در برخی از ظروف سفالین منقوش به نقوشی از سگهای تازی در تعقیب حیواناتی از جمله گوزن، آهو و بزکوهی برمی خوریم که با نهایت دقت و به سبکی انتزاعی ترسیم شده است. سفالینههای مکشوف از تل باکون در نزدیکی تخت جمشید نمونههای منحصربهفردی از نقوش تازی را از ۴۲۰۰ تا ۳۸۰۰ سال پیش از میلاد به نمایش گذاشتهاند. باریکی اندام، دستها و پاهای بلند و کشیده، پوزه باریک و دمی حلقه مانند همه از خصوصیات بارز سگهای تازی است که بر این سفالها تصویر شده است.
همچنین میتوان به سنگنگاریهای یافت شده در خمین و گلپایگان استان اصفهان اشاره کرد که علیرقم نبود تحقیقات دیرینهشناسانهی کافی روی آنها و از روی دیگر شواهد و سبک آثار به دوران پیش از کشاورزی ( در ایران از ۱۲ هزار سال پیش کشاورزی صورت میگرفته است) نسبت داده میشوند. نمونهای از این سنگنگاریها نقش شکارچی سواره بههمراه پرندهی شکاری بر روی دستش و تازیش بر روی اسب اشاره کرد.ببینیدوببینید
دیگر آثار قدیمی حضور سگهای تازی را در منطقهای یافتند که قدیمیترین محل سکونت بشر در دشت بود. در تپههای باستانی سیلک، واقع در نزدیکی شهر کاشان، علاوه بر استخوان حیوانات اهلی دوران پیشین، استخوانهای یک سگ تازی نیز به دست آمد که متعلق به هزاره چهارم پیش از میلاد بود.
علاوه بر ظروف سفالین، نقش تازیها را بر روی مهرها و اثر مهرهای به جا مانده از ایران باستان نیز میتوان مشاهده کرد.
همچنین در وندیداد اوستا و در فرگرد ۱۰ شاهد قوانینی برای حمایت از سگها هستیم که در آن نام سگ شکاری نیز عنوان شده است. بهعلاوه در بندهش دیگر کتاب زرتشتیان که در مورد آفرینش و انواع موجودات سخن میگوید نامی از سگان شکاری به میان آمده است.
از آثار یافت شده در گورهای فراعنه مصر که متعلق به ۲۱۰۰ سال پیش از میلاداند شواهدی به دست آمد که نشان میدهد در آن زمان اجساد سلوکیها را مانند خداوندگارشان مومیایی کرده و به خاک میسپردند.
تازیها در میان اعراب نیز دارای اهمیت و ارزش بالایی بودهاند. آنان این سگها را "سلوقی" مینامند و همواره در طول زمان قبایل بدوی عرب برای تامین مایحتاج خود وابسته به قدرت خارق العاده سلوکیها بودهاند. اگر چه سگ در دین اسلام نجس شمرده میشود اما استثناهایی در مورد این نژاد خاص میان اعراب وجود داشت. بنا بر اعتقاد آنان سلوکی هدیهای از جانب خداوند بود. آنان تنها سگانی بودند که اجازه داشتند داخل خیمه شیخهای عرب بنشینند. در میان اعراب علاقه و گرامی داشت نسبت به این سگ به حدی بود که آن را «ال حُر» مینامیدند که به معنای حیوان آزاده و اصیل است.
علیرغم مشکلات اسلام بعد از پیامبر با سگان، در قرآن و سورهی مائده، آیه ۴ آمده است :
یَسْأَلُونَکَ مَاذَا أُحِلَّ لَهُمْ قُلْ أُحِلَّ لَكُمُ الطَّيِّبَاتُ وَمَا عَلَّمْتُم مِّنَ الْجَوَارِحِ مُكَلِّبِينَ تُعَلِّمُونَهُنَّ مِمَّا عَلَّمَكُمُ اللّهُ فَكُلُواْ مِمَّا أَمْسَكْنَ عَلَيْكُمْ وَاذْكُرُواْ اسْمَ اللّهِ عَلَيْهِ وَاتَّقُواْ اللّهَ إِنَّ اللّهَ سَرِيعُ الْحِسَابِ.
که در اینجا مکلبین اشاره به حیواناتی دارد که مانند سگ شکاری برای شکار تعلیم داده شدهاند. و ترجمهی آن به این صورت است: نقل به مضمون «... از صیدی که حیوانات آموزشدیدهتان (مانند سگ) برایتان میآورند بخورید.»
شکار با سگهای تازی
در اسطورههای ایرانی شکار آموختن به سگان از ابداعات هوشنگ پیشدادی است.
در گذشته شاهان و بزرگان به شکار با سگهای تازی علاقه داشتند و همیشه در تازی-خانههای آنها تعداد زیادی تازی آموزشدیده وجود داشت که هر یک دارای خدمه و مسئول خاص خود بودند. سلطان محمود غزنوی تمام سلوکیهای خود را جل اطلس و زربفت میپوشاند و گردن بند جواهرنشان به گردنشان میانداخت. در رستم التواریخ نیز آمده است، در دوران صفویه مسئول سگهای شکاری را «تازیکش باشی» مینامیدند و سلوکی خانههای آنها پر بود از «سگان شیرگیر پلنگ فرسا و تازیهای نخجیر گیر آهو ربا.»
از سلوکیها برای شکار انواع حیوانات از قبیل آهو، جبیر، گور و خرگوش استفاده میشود.
انواع تازی در ایران
در ایران چند نوع تازی وجود دارد
تازی کردی در غرب و شمالغرب دیده میشود و معمولن ظریف است و سریع و برای شکار خرگوش و آهو از آن استفاده میشود.
تازی شرق ایران که در استانهای خراسان و سیستان دیده میشود شباهت بسیاری به تازی کردی دارد و درشتاندام است و با آن گراز و خرگوش و آهو و ... شکار میشود.
تازی کوسه در مناطق جنوبغربی و همچنین برخی مناطق جنوب شرقی دیده میشود و بدن و گوش آن کمموتر است.
تازی بلوچی در جنوب استان سیستان و در ملک بلوچستان دیده میشود. با بدنی مو دار و با موهایی بسیار بلند که در هم تنیده میشوند.
در شمال شرق ایران (برای مثال استان گلستان) نیز از دیرباز تازی وجود داشته و برای شکار بهکار برده میشده است. این تازی با تازیهای کرد و بعضی مناطق شرق ایران شباهت بسیار دارد.
تازیها امروزه در مناطق روستایی و یا نزد بادیهنشینهای مناطق مرزی ایران نیز وجود دارند که هر منطقه جثه و رنگ ویژهای دارد اما همهی این انواع به عنوان تازی ایرانی و در یک گروه قرار میگیرند. کما اینکه بهجز انواع بسیار پرموی بلوچی بقیهی انواع تقریبن در کلیهی مناطق یاد شده به صورت موردی قابل رویت هستند.
پوشش مو در بدن تازی
گوش و بدن مودار
گوش مودار و بدن کم مو
گوش و بدن با موهای خیلی کوتاه
گوش و بدن با موهای کاملاً بلند
سنت برنارد
توضیحات
سِنت بِرنارد سگی بزرگ جثه، قدرتمند، عضلانی به همراه سری بزرگ و قدرتمند میباشد. هر چقدر ارتفاع حیوان بیشتر باشد ارزشمندتر است. پوشش خارجی در دو نوع زبر و سخت، صاف و نرم وجود دارد که هر دو نوع آن به رنگ سفید به همراه لکههای قهوهای، قرمز و سیاه میباشد. معمولاً صورت و گوشها به رنگ سیاه میباشد. موهای زبر و زمخت از طول بیشتری برخوردار است. دارای پاهای بزرگ و پر مو میباشد که امکان راه رفتن را بر روی برف و یخ برای او فراهم میآورد. حس بویایی قوی دارد و به نظر میآید که از حس ششم نسبت به وقوع حوادثی مانند بهمن و طوفان برخوردار میباشد.
خلق وخو
بسیار آرام و دوستانه میباشد. رفتار کودکان را به خوبی تحمل میکند و با آنها کنار میآید. سِنت بِرنارد به آرامی راه میرود. بسیار باوفا است و علاقه دارد تا صاحبش را خشنود سازد بدلیل داشتن جثه غولپیکر باید او را از سنین پایین اجتماعی کرد. آموزشها را به خوبی فرا میگیرد و بهتر است تا زمانی که هنوز جثه آن قابل کنترل میباشد مطیع بودن را به او آموخت. معمولاً بعد از خوردن آب و غذا ریزش آب از دهان طبیعی میباشد. سِنت بِرنارد همچنین دیدبان خوبی است.
وزن و ارتفاع
وزن در نرها: (50-91) ک.گ، در ماده ها: (50-91) ک.گ
ارتفاع در نرها: (61-70) س.م، در ماده ها: (61-70) س.م
مشکلات سلامتی
غالباً سگ سلامتی است اما بیماریهای قلبی، مشکلات پوستی، مشکل کپل، برگشتگی پلک پایین به درون چشم و معده درد قابل ذکر میباشد. از آنجا که سِنت بِرنارد مشکل ورم معده دارد بهتر است در ازای یک وعده غذای بزرگ از دو یا سه وعده غذای کوچک بهره گرفت.
شرایط نگهداری
برای نگهداری در آپارتمان مناسب میباشد به شرطی که در طول روز فعالیت بدنی کافی داشته باشد . اصولاً در داخل خانه آرام است و یک حیاط کوچک مکان مناسبی را برایش فراهم میکند. میتواند در خارج از خانه نگهداری شود اما توجه داشته باشید که سِنت بِرنارد نسبت به اب و هوای گرم، اتاق و ماشین گرم حساسیت دارد. این حیوان به علت جثه ی بزرگ باید در باغ های بزرگ باشد تا خوب رشد کند
فعالیت بدنی
پیاده رویهای طولانی پیشنهاد میشود. نباید تولهها را قبل از آنکه استخوان بندیشان بطور کامل شکل بگیرد به ورزش و فعالیت بدنی زیاد، وادار نمود. پیاده روزهای کوتاه و بازیهای منظم تا سن دو سالگی کافی میباشد.
طول عمر
حدود 8-10 سال.
آراستن
هر دو نوع پوشش سِنت بِرنارد برای آراستن آسان میباشد. برس کشیدن و شانه زدن منظم و استحمام در مواقع ضروری پیشنهاد میشود. بهتر است به جای شامپو از صابون ملایم استفاه شود. چشمها باید مرتباً تمیز شود تا از عفونت آن جلوگیری شود. این نژاد دوبار در سال ریزش موی فصلی دارد.
تاریخچه
سِنت بِرنارد یک نژاد باستانی میباشد. اجداد او را احتمالاً Mastiff و Tibetan Mastiff تشکیل میدهند که 1000 سال پیش توسط رومیها به آلپ برده شدند. نقش سِنت بِرنارد بعنوان ناجی کوهستان از اواسط قرن 17 آغاز گردید و تا به امروز بیش از 2000 نفر توسط این سگ از مرگ حتمی نجات یافته اند. عملیات نجات سِنت بِرنارد این گونه است که ابتدا برفها را کنار زده و مصدوم را پیدا میکند سپس صورت او را می لیسد و در کنارش می خوابد تا گرم شود و در این مدت سگ دیگر جهت آوردن تیم نجات میرود. حس بویایی فوق العاده دارد و میتواند فرد مصدوم را تا مترها زیر برف ردیابی کند.
سیبرین هاسکی
سیبرین هاسکی (Siberian Husky)
مشخصات
مشخصات ظاهری
هاسکی سگی قدرتمند و کاری میباشد. در همه رنگها از سیاه یکدست تا سفید یافت میشود. معمولاً بصورت دو رنگ سیاه وسفید، طوسی و سفید، قرمز و سفید و نارنجی و سفید یافت میشود. رنگ نارنجی و سفید هستند و البته گاهی مالاموت ها آلاسکایی ها با این نژاد ترکیب میشوند و یا که مالامونت ها به رنگ های نارنجی معروفیت بیشتری داردن نمونه چشم آبی آن از اصالت بیشتری و استاندارد بیشتری و قیمت بیشتری برخوردار است البته آبی روشن و تیره هم دارد که یک بحث حرفه ای است. و آلاسکایین هاسکی نیز همان سیبریایی هست که به آلاسکا انتقال داده شده و در آنجا پرورش داده شده و با اختلاف کمی از نمونه اصلی میباشد که اختلافات این دو در اندازه, خطوطت صورت و خصوصیات رفتاری میباشد. که آلاسکایی ها فاقد خطوط اند و بیشتر سگ گله و سورتمه کش هستند و بیشتر به رنگ خاکستری و سفید یافت میشوند و رنگ چشم بیشتر آنها رنگ های تیره می باشد. در اکثر سگها صورت و زیر بدن سفید میباشد. گوشها حالت برافراشته و نوک تیز دارند و همانند سایر نژادهای سگ در سیبری دارای چشمان آبی رنگ میباشند. چشمها گاهی اوقات نیز دو رنگ است (آبی - قهوهای). در بین پنجهها دارای مو میباشد که این امر راه رفتن حیوان را بر روی برف و یخ آسان میسازد. لایه زیرین موها زبر و ضخیم و لایه بیرونی صاف و نرم میباشد. هاسکی قادر است تا در دمای ۶۰- درجه به راحتی زندگی کند.
خلق و خو
سگی آرام و بازیگوش میباشد. مشتاق و گاهی اوقات لجباز. به اعضای خانوادهای که در آن بزرگ میشود بسیار علاقهمند است. باهوش، اجتماعی و با محبت میباشد. اگرچه انرژی زیادی خصوصاً در تولگی دارد اما سگ سر براه و مطیعی میباشد. رابطه خوبی با کودکان دارد. بسیار کم واق واق میکند بنابراین دیدبان خوبی نمیباشد. استعداد خوبی در آموختن دارد اما این کار را باید با صبر و حوصله انجام داد چراکه هاسکی میتواند گاهی اوقات لجباز شود. اگر بیکار بماند خیلی زود حوصله اش سر میرود. از تنهایی بیزار است بنابراین اگر ساعات زیادی را بیرون از خانه سپری میکنید حتماً یک جفت و هم بازی برای سگ خود پیدا کنید. به غذای کمتری نسبت به آنچه به نظرمی رسد نیاز دارد. اگر از سنین پایین اجتماعی شود با سایر حیوانات مشکلی ندارد سگی واقعاً بازیگوش که با زور میتوان ان را اموزش داد.
وزن، ارتفاع
وزن در نرها: (۲۰-۲۷) کیلوگرم، در مادهها: (۱۶-۲۲) کیلوگرم ارتفاع در نرها: (۵۳-۶۰) سانتیمتر، در مادهها: (۵۱-۵۶) سانتیمتر
طول عمر
حدود ۱۲- ۱۵ سال
مشکلات سلامتی
اصولاً سگ سلامتی است. مشکلات کپل، بیماریهای چشمی همانند آب مروارید و ورم پوستی ناشی از کمبود روی قابل ذکر میباشد.
شرایط نگهداری
شب ها باید با پوشک مای داگ بخوابد
فعالیت بدنی
به فعالیت بدنی زیادی نیاز دارد اما نباید او را در هوای گرم به انجام ورزشهای سخت وادار نمود. یک حیاط بزرگ با نرده یا دیوارهای بلند پیشنهاد میشود. توجه کنید تا نردهها از زیر نیز بلند و محکم باشند چراکه هاسکی علاقه زیادی به کندن زمین دارد.
آراستن
به جز در فصول ریزش مو به آراستن زیادی نیاز ندارد (دوبار در سال ریزش مو دارد). برس کشیدن با شانه آهنی پیشنهاد میشود.
شیتزو
تاریخچه
مدارک و نقاشیهای بدست آمده از قرن ۱۶ میلادی سگهای کوچکی را نشان میدهند که شبیه به شیر میباشند. در قرن ۱۷ این نژاد از موطن خود یعنی تبت به پِکینگ برده و در آنجا پرورش یافت. اجداد او را نژادهای لهاسا آپسو و پیکینیز تشکیل میدهند. بعدها شیتزو سگ محبوب امپراطور چین گردید و تا سالیان زیادی چینیها از فروش و یا هدیه آنها به غرب خودداری میکردند اولین جفت از آن در سال ۱۹۳۰ به انگلستان وارد شد و در سال ۱۹۴۶ به ثبت رسید.
مشخصات
شیتزو باوقار، پر جنب و جوش، هشدار، شاد، شیرین و اهل تفریح و بازی است. او بسیار مهربان و و علاقه دارد روی پاهای شما بنشیند و به او محبت کنید. او با غریبهها دوست و خوش مشرب است. او یکی از محبوب ترین سگ در ایالات متحده است.
آموزش
شیتزواز سخت ترین نژادهای سگ برای آموزش است. او دستورات جدید را از تمام نژادهای دیگر کندتر میآموزد. شما باید به دقت و صبر بیشتری در هنگام آموزش او خرج کنید.
ریزش مو
ریزش موی شیتزو بسیار کم است و شما هیچوقت در خانه موهای اورا پیدا نخواهید کرد.
طول عمر
شیتزو حدود ۱۵ سال یا بیشتر عمر میکند.
شیهواهوا
چی وا وا (به اسپانیایی: Chihuahueño) کوچکترین نژاد سگ است که به نام ایالت چی وا وا در مکزیک نامگذاری شدهاست. خاستگاه اصلی این نژاد از سگ، کشور مکزیک میباشد.
مشخصات ظاهری
ارتفاع متغیر، بیش از نژادهای دیگر میباشد.
به طور کلی محدوده ارتفاع بین شش و ده اینچ است. با این حال برخی از سگهای قد بلند تا ۱۲ تا ۱۵ اینچ رشد میکنند.
وزن آنها بین ۱٫۵ و ۳٫۰ کیلوگرم (۳٫۳ - ۶٫۶ پوند) است.
فاکس تریر
فاکس تریر (به انگلیسی: FOX TERRIER)از نژادهای سگهای تریر است. منشا این سگ کشور انگلستان و همجوار آن می باشد. دو گونه اصلی این نژاد عبارتند از : فاکس تریر موصاف و فاکس تریر موسیمی.
فاکس تریر موصاف
این نژاد مخصوص شکار روباه است اما به ندرت به دنبال روباهی که در داخل زمین لانه ساخته می رود. این سگ همدم مناسبی میباشد و مهارت خاصی در گرفتن موش دارد. نژاد موصاف نسبت به نژاد موسیمی آرامتر بوده، کمتر تحریک پذیر میباشد. علاوه بر این شانه کردن نژاد مو صاف آسانتر بوده، سگ خانگی خوبی است. با بچهها هم رفتار خوبی دارد. از نظر ویژگیهای ظاهری، سگ کوچکی است که حالت چند ضلعی دارد. دم آن را باید تا نیمه کوتاه کرد. از لحاظ رنگ، سفیدی غالب است که در آن لکههای خرمایی یا سیاه هم دیده می شود. رنگ زیاد اهمیت ندارد زیرا ممکن است لکههای گندمگون، قرمز یا نقرهای هم دیده شود. ارتفاع آنها بین ۳۵ تا ۴۰ سانتی متر می باشد. این سگها عاشق شکار می باشند به طوری که اگر شکاری پیدا نشود، به طریقی دیگر دندان هایشان را به کار می اندازند لذا باید مراقب عابرین پیاده باشید.
فاکس تریر موسیمی یا مو مجعد
پر تحرک، سرزنده و بازیگوش می باشند و اشتیاق و علاقه خاصی به شکار دارند. از این سگها برای تعقیب و شکار حیواناتی که در زیر زمین لانه می سازند استفاده می شود.از خصوصیات این سگ فعالیت فوق العاده و خستگی ناپذیر آنهاست. نگهداری این سگها آسان است اما به تمرین و فعالیت زیادی نیاز دارند. گونه موسیمی، سگ خانگی مناسبی می باشد. از نظر ویژگیهای ظاهری، دارای جثه ای کوچک و نسبتاً چند ضلعی با گوشهای کوچک تیز است که به طرف جلو خم میشود دم آن را باید تا نیمه کوتاه کرد. از لحاظ رنگ، سفیدی در آن غالب است و لکههای سیاه یا خرمایی در آن دیده می شود. رنگ آن خیلی اهمیت ندارد ولی رنگهای گنمگون، قرمز، نقرهای آن چندان خوشایند نیست. سگهای نر ۳۸٫۵ سانتی متر ارتفاع و ۸٫۵ کیلوگرم مزن و سگهای ماده ۳۶ سانتی متر ارتفاع و ۷ کیلوگرم وزن دارند.
کانگال
کانگال(به انگلیسی: Kangal) یک سگ اصیل ترک است که بیشتر به عنوان سگ گله یا نگهبان مورد استفاده قرار میگیرد از جثه بزرگ و استخوان بندی قوی برخوردار است و بشدت نترس و شجاع میباشد. این سگ از نژاد اصیل است و یک کانگال اصیل به راحتی از کانگال دورگه قابل شناسایی است.
خصوصیات ظاهری
از خصوصیات ظاهری آن میتوان به بدن تراشیده و خشک، پوزه و سر بزرگ و به رنگ مشکی و گوشهای افتاده اشاره کرد همچنین این نژاد در رنگهای سفید، شیری و خاکستری بعضاً با رگههای سیاه موجود میباشد.
ظاهر این سگ به سگ سراب و سگ افغانی شباهتهایی دارد که این به دلیل موقعیت نزدیک جغرافیایی این سه نژاد میباشد. قد و اندازه کانگال از ۷۷ تا ۸۶ سانتیمتر و وزنش از ۵۰ تا ۶۶ کیلوگرم متغیر است. واز لحاظ یادگیری در حد ژرمن شپرد باهوش است. از خصوصیات بارز آن میتوان به اعتماد به نفس بالا در برخورد با سگسانان دیگر اشاره کرد. با اینکه کانگال یک ماستیف است اما در مقایسه با بعضی ماستیفها وزن سبک تری دارد و به رغم وزن کمتر از چالاکی بیشتری برخوردار است. در این سگ اضافه وزن دیده نمیشود. برای بهره وری کامل از خصوصیتها، این نژاد نیازمند تربیت صحیح واصولی میباشد. از کانگال به عنوان نگهبان و سگ گله استفاده میشود و نمیتوان آن را در محیط آپارتمانی نگهداری کرد. کانگال خصوصیت حمله به هر تهدیدی را دارد لزا نباید قلاده آنرا در محیطهای پر رفتوآمد باز گذاشت.
کوتون دو تولیر
کوتون دو تولیر سگی کوچک با رنگ معمولا سفید که بسیار شبیه مالتیزها می باشد. بسیار مهربان، احساساتی و علاقه مند به صاحب (یا صاحبان) و منزل بوده و با کودکان بسیار با احتیاط رفتار میکند. وزن آن معمولا در حدود 4 الی 6 کیلوگرم و قد آن در حدود 30 سانتی متر می باشد. جنس موها بسیار لطیف مشابه پنبه میباشد.
کیرن تریر
کِیرن تریر (به انگلیسی: CAIRN TERRIER)از نژادهای سگهای تریر است. این سگ سرزنده و با وفا است و می تواند در تمام شرایط آب و هوایی به عنوان سگ خانگی مورد بهره برداری قرار گیرد. این سگها کاوش و جستجو در محیط اطرافشان را دوست دارند. این سگها خیلی هوشیار و باهوش هستند و در گرفتن موش مهارت خاصی دارند. هرگز مو و دم این سگها را کوتاه نباید کرد. از نظر ویژگیهای ظاهری شبیه روباه بوده، کوچک هستند و دارای گوشهای تیزی می باشند. موی آنها زبر است و پاهای آنها کوتاه و دم آنها نیز متوسط می باشد. به رنگهای قرمز، شنی، خاکستری، گندمگون یا متمایل به سیاه دیده می شوند. نقاط تیره در گوش و پوزه متداول است.
در اسکاتلند تپههای کوچکی از سنگ به نام توده سنگ ساخته میشد. اما حیواناتی بودند که این توده سنگها را غارت میکردند و توله شکاری توده سنگی (به انگلیسی: Cairn Terrier) که شبیه توده سنگ ثابت در یکجا میماند برای به دام انداختن این حیوانات به کار گرفته میشد و همینطور از این سگها برای مشخص کردن مرزسرحد و حتی یافتن قبور کمک گرفته میشد.
تازی، تانجی، تاژی و یا تانژی که در کشورهای غربی با نامهای دیگری از جمله سلوکی و پرشین گریهاوند ( به انگلیسی: Persian Greyhound , Saluki ) نوعی از سگسانان است که در گذشته و حال در مناطق آسیا و خاورمیانه برای شکار بکار میرفتهاست. امروز نیز در ایران به شکار با آن میپردازند اما در ایران و اغلب کشورهای جهان همچنین به عنوان سگ خانگی یا برای شرکت در مسابقه نگهداری میشود. تازی سرعت بسیار زیادی دارد و با آن میتوان حیوانات تیزپا مانند آهو و خرگوش را شکار کرد.اینگونه سگها تقریباً در تمامی مناطق آب و هوایی ایران و جهان قابلیت زندگی کردن دارند.
نام
این سگ را در برخی از زبانها به نامهای تازی ایرانی، پرشین گریهاوند و سالوکی میشناسند. در عربی به آن سلوقی میگویند. تازی، تاژی، تانژی، سگ تازی، نامهایی است که در فارسی برای این حیوان بکار رفته است و در زبان عربی و انگلیسی سلوقی، سالوقی و سالوکی (تلفظ و ضبط ناشی از آوانگاری نام عربی «سلوقی» در متنهای اروپایی) گفته میشود.
یک تصور این است که «تازی» در فارسی از مصدر «تاختن» و «تازیدن» میآید که با ویژگی دوندگی این نوع سگ متناسب است.
ز تازیدن گور و گرد سوار برآمد همی دود از آن مرغزار. (فردوسی)
تازند رخش بدعت و سازند تیر کید اما سفندیار مرا تهمتن نیند. (خاقانی)
تاریخ
در یافتههای باستانشناسانهی شوش، چغا میش و تپهسبز در غرب ایران (مزوپوتامیا) سفالینههای بسیاری با نقش تازی در حال دویدن و شکار یافت شده است که از جمله میتوان به این ظرف ۶ تا ۷ هزار ساله در موزهی لوور اشاره کرد. سفالینهی تازی و بزکوهی
در برخی از ظروف سفالین منقوش به نقوشی از سگهای تازی در تعقیب حیواناتی از جمله گوزن، آهو و بزکوهی برمی خوریم که با نهایت دقت و به سبکی انتزاعی ترسیم شده است. سفالینههای مکشوف از تل باکون در نزدیکی تخت جمشید نمونههای منحصربهفردی از نقوش تازی را از ۴۲۰۰ تا ۳۸۰۰ سال پیش از میلاد به نمایش گذاشتهاند. باریکی اندام، دستها و پاهای بلند و کشیده، پوزه باریک و دمی حلقه مانند همه از خصوصیات بارز سگهای تازی است که بر این سفالها تصویر شده است.
همچنین میتوان به سنگنگاریهای یافت شده در خمین و گلپایگان استان اصفهان اشاره کرد که علیرقم نبود تحقیقات دیرینهشناسانهی کافی روی آنها و از روی دیگر شواهد و سبک آثار به دوران پیش از کشاورزی ( در ایران از ۱۲ هزار سال پیش کشاورزی صورت میگرفته است) نسبت داده میشوند. نمونهای از این سنگنگاریها نقش شکارچی سواره بههمراه پرندهی شکاری بر روی دستش و تازیش بر روی اسب اشاره کرد.ببینیدوببینید
دیگر آثار قدیمی حضور سگهای تازی را در منطقهای یافتند که قدیمیترین محل سکونت بشر در دشت بود. در تپههای باستانی سیلک، واقع در نزدیکی شهر کاشان، علاوه بر استخوان حیوانات اهلی دوران پیشین، استخوانهای یک سگ تازی نیز به دست آمد که متعلق به هزاره چهارم پیش از میلاد بود.
علاوه بر ظروف سفالین، نقش تازیها را بر روی مهرها و اثر مهرهای به جا مانده از ایران باستان نیز میتوان مشاهده کرد.
همچنین در وندیداد اوستا و در فرگرد ۱۰ شاهد قوانینی برای حمایت از سگها هستیم که در آن نام سگ شکاری نیز عنوان شده است. بهعلاوه در بندهش دیگر کتاب زرتشتیان که در مورد آفرینش و انواع موجودات سخن میگوید نامی از سگان شکاری به میان آمده است.
از آثار یافت شده در گورهای فراعنه مصر که متعلق به ۲۱۰۰ سال پیش از میلاداند شواهدی به دست آمد که نشان میدهد در آن زمان اجساد سلوکیها را مانند خداوندگارشان مومیایی کرده و به خاک میسپردند.
تازیها در میان اعراب نیز دارای اهمیت و ارزش بالایی بودهاند. آنان این سگها را "سلوقی" مینامند و همواره در طول زمان قبایل بدوی عرب برای تامین مایحتاج خود وابسته به قدرت خارق العاده سلوکیها بودهاند. اگر چه سگ در دین اسلام نجس شمرده میشود اما استثناهایی در مورد این نژاد خاص میان اعراب وجود داشت. بنا بر اعتقاد آنان سلوکی هدیهای از جانب خداوند بود. آنان تنها سگانی بودند که اجازه داشتند داخل خیمه شیخهای عرب بنشینند. در میان اعراب علاقه و گرامی داشت نسبت به این سگ به حدی بود که آن را «ال حُر» مینامیدند که به معنای حیوان آزاده و اصیل است.
علیرغم مشکلات اسلام بعد از پیامبر با سگان، در قرآن و سورهی مائده، آیه ۴ آمده است :
یَسْأَلُونَکَ مَاذَا أُحِلَّ لَهُمْ قُلْ أُحِلَّ لَكُمُ الطَّيِّبَاتُ وَمَا عَلَّمْتُم مِّنَ الْجَوَارِحِ مُكَلِّبِينَ تُعَلِّمُونَهُنَّ مِمَّا عَلَّمَكُمُ اللّهُ فَكُلُواْ مِمَّا أَمْسَكْنَ عَلَيْكُمْ وَاذْكُرُواْ اسْمَ اللّهِ عَلَيْهِ وَاتَّقُواْ اللّهَ إِنَّ اللّهَ سَرِيعُ الْحِسَابِ.
که در اینجا مکلبین اشاره به حیواناتی دارد که مانند سگ شکاری برای شکار تعلیم داده شدهاند. و ترجمهی آن به این صورت است: نقل به مضمون «... از صیدی که حیوانات آموزشدیدهتان (مانند سگ) برایتان میآورند بخورید.»
شکار با سگهای تازی
در اسطورههای ایرانی شکار آموختن به سگان از ابداعات هوشنگ پیشدادی است.
در گذشته شاهان و بزرگان به شکار با سگهای تازی علاقه داشتند و همیشه در تازی-خانههای آنها تعداد زیادی تازی آموزشدیده وجود داشت که هر یک دارای خدمه و مسئول خاص خود بودند. سلطان محمود غزنوی تمام سلوکیهای خود را جل اطلس و زربفت میپوشاند و گردن بند جواهرنشان به گردنشان میانداخت. در رستم التواریخ نیز آمده است، در دوران صفویه مسئول سگهای شکاری را «تازیکش باشی» مینامیدند و سلوکی خانههای آنها پر بود از «سگان شیرگیر پلنگ فرسا و تازیهای نخجیر گیر آهو ربا.»
از سلوکیها برای شکار انواع حیوانات از قبیل آهو، جبیر، گور و خرگوش استفاده میشود.
انواع تازی در ایران
در ایران چند نوع تازی وجود دارد
تازی کردی در غرب و شمالغرب دیده میشود و معمولن ظریف است و سریع و برای شکار خرگوش و آهو از آن استفاده میشود.
تازی شرق ایران که در استانهای خراسان و سیستان دیده میشود شباهت بسیاری به تازی کردی دارد و درشتاندام است و با آن گراز و خرگوش و آهو و ... شکار میشود.
تازی کوسه در مناطق جنوبغربی و همچنین برخی مناطق جنوب شرقی دیده میشود و بدن و گوش آن کمموتر است.
تازی بلوچی در جنوب استان سیستان و در ملک بلوچستان دیده میشود. با بدنی مو دار و با موهایی بسیار بلند که در هم تنیده میشوند.
در شمال شرق ایران (برای مثال استان گلستان) نیز از دیرباز تازی وجود داشته و برای شکار بهکار برده میشده است. این تازی با تازیهای کرد و بعضی مناطق شرق ایران شباهت بسیار دارد.
تازیها امروزه در مناطق روستایی و یا نزد بادیهنشینهای مناطق مرزی ایران نیز وجود دارند که هر منطقه جثه و رنگ ویژهای دارد اما همهی این انواع به عنوان تازی ایرانی و در یک گروه قرار میگیرند. کما اینکه بهجز انواع بسیار پرموی بلوچی بقیهی انواع تقریبن در کلیهی مناطق یاد شده به صورت موردی قابل رویت هستند.
پوشش مو در بدن تازی
گوش و بدن مودار
گوش مودار و بدن کم مو
گوش و بدن با موهای خیلی کوتاه
گوش و بدن با موهای کاملاً بلند
سنت برنارد
توضیحات
سِنت بِرنارد سگی بزرگ جثه، قدرتمند، عضلانی به همراه سری بزرگ و قدرتمند میباشد. هر چقدر ارتفاع حیوان بیشتر باشد ارزشمندتر است. پوشش خارجی در دو نوع زبر و سخت، صاف و نرم وجود دارد که هر دو نوع آن به رنگ سفید به همراه لکههای قهوهای، قرمز و سیاه میباشد. معمولاً صورت و گوشها به رنگ سیاه میباشد. موهای زبر و زمخت از طول بیشتری برخوردار است. دارای پاهای بزرگ و پر مو میباشد که امکان راه رفتن را بر روی برف و یخ برای او فراهم میآورد. حس بویایی قوی دارد و به نظر میآید که از حس ششم نسبت به وقوع حوادثی مانند بهمن و طوفان برخوردار میباشد.
خلق وخو
بسیار آرام و دوستانه میباشد. رفتار کودکان را به خوبی تحمل میکند و با آنها کنار میآید. سِنت بِرنارد به آرامی راه میرود. بسیار باوفا است و علاقه دارد تا صاحبش را خشنود سازد بدلیل داشتن جثه غولپیکر باید او را از سنین پایین اجتماعی کرد. آموزشها را به خوبی فرا میگیرد و بهتر است تا زمانی که هنوز جثه آن قابل کنترل میباشد مطیع بودن را به او آموخت. معمولاً بعد از خوردن آب و غذا ریزش آب از دهان طبیعی میباشد. سِنت بِرنارد همچنین دیدبان خوبی است.
وزن و ارتفاع
وزن در نرها: (50-91) ک.گ، در ماده ها: (50-91) ک.گ
ارتفاع در نرها: (61-70) س.م، در ماده ها: (61-70) س.م
مشکلات سلامتی
غالباً سگ سلامتی است اما بیماریهای قلبی، مشکلات پوستی، مشکل کپل، برگشتگی پلک پایین به درون چشم و معده درد قابل ذکر میباشد. از آنجا که سِنت بِرنارد مشکل ورم معده دارد بهتر است در ازای یک وعده غذای بزرگ از دو یا سه وعده غذای کوچک بهره گرفت.
شرایط نگهداری
برای نگهداری در آپارتمان مناسب میباشد به شرطی که در طول روز فعالیت بدنی کافی داشته باشد . اصولاً در داخل خانه آرام است و یک حیاط کوچک مکان مناسبی را برایش فراهم میکند. میتواند در خارج از خانه نگهداری شود اما توجه داشته باشید که سِنت بِرنارد نسبت به اب و هوای گرم، اتاق و ماشین گرم حساسیت دارد. این حیوان به علت جثه ی بزرگ باید در باغ های بزرگ باشد تا خوب رشد کند
فعالیت بدنی
پیاده رویهای طولانی پیشنهاد میشود. نباید تولهها را قبل از آنکه استخوان بندیشان بطور کامل شکل بگیرد به ورزش و فعالیت بدنی زیاد، وادار نمود. پیاده روزهای کوتاه و بازیهای منظم تا سن دو سالگی کافی میباشد.
طول عمر
حدود 8-10 سال.
آراستن
هر دو نوع پوشش سِنت بِرنارد برای آراستن آسان میباشد. برس کشیدن و شانه زدن منظم و استحمام در مواقع ضروری پیشنهاد میشود. بهتر است به جای شامپو از صابون ملایم استفاه شود. چشمها باید مرتباً تمیز شود تا از عفونت آن جلوگیری شود. این نژاد دوبار در سال ریزش موی فصلی دارد.
تاریخچه
سِنت بِرنارد یک نژاد باستانی میباشد. اجداد او را احتمالاً Mastiff و Tibetan Mastiff تشکیل میدهند که 1000 سال پیش توسط رومیها به آلپ برده شدند. نقش سِنت بِرنارد بعنوان ناجی کوهستان از اواسط قرن 17 آغاز گردید و تا به امروز بیش از 2000 نفر توسط این سگ از مرگ حتمی نجات یافته اند. عملیات نجات سِنت بِرنارد این گونه است که ابتدا برفها را کنار زده و مصدوم را پیدا میکند سپس صورت او را می لیسد و در کنارش می خوابد تا گرم شود و در این مدت سگ دیگر جهت آوردن تیم نجات میرود. حس بویایی فوق العاده دارد و میتواند فرد مصدوم را تا مترها زیر برف ردیابی کند.
سیبرین هاسکی
سیبرین هاسکی (Siberian Husky)
مشخصات
مشخصات ظاهری
هاسکی سگی قدرتمند و کاری میباشد. در همه رنگها از سیاه یکدست تا سفید یافت میشود. معمولاً بصورت دو رنگ سیاه وسفید، طوسی و سفید، قرمز و سفید و نارنجی و سفید یافت میشود. رنگ نارنجی و سفید هستند و البته گاهی مالاموت ها آلاسکایی ها با این نژاد ترکیب میشوند و یا که مالامونت ها به رنگ های نارنجی معروفیت بیشتری داردن نمونه چشم آبی آن از اصالت بیشتری و استاندارد بیشتری و قیمت بیشتری برخوردار است البته آبی روشن و تیره هم دارد که یک بحث حرفه ای است. و آلاسکایین هاسکی نیز همان سیبریایی هست که به آلاسکا انتقال داده شده و در آنجا پرورش داده شده و با اختلاف کمی از نمونه اصلی میباشد که اختلافات این دو در اندازه, خطوطت صورت و خصوصیات رفتاری میباشد. که آلاسکایی ها فاقد خطوط اند و بیشتر سگ گله و سورتمه کش هستند و بیشتر به رنگ خاکستری و سفید یافت میشوند و رنگ چشم بیشتر آنها رنگ های تیره می باشد. در اکثر سگها صورت و زیر بدن سفید میباشد. گوشها حالت برافراشته و نوک تیز دارند و همانند سایر نژادهای سگ در سیبری دارای چشمان آبی رنگ میباشند. چشمها گاهی اوقات نیز دو رنگ است (آبی - قهوهای). در بین پنجهها دارای مو میباشد که این امر راه رفتن حیوان را بر روی برف و یخ آسان میسازد. لایه زیرین موها زبر و ضخیم و لایه بیرونی صاف و نرم میباشد. هاسکی قادر است تا در دمای ۶۰- درجه به راحتی زندگی کند.
خلق و خو
سگی آرام و بازیگوش میباشد. مشتاق و گاهی اوقات لجباز. به اعضای خانوادهای که در آن بزرگ میشود بسیار علاقهمند است. باهوش، اجتماعی و با محبت میباشد. اگرچه انرژی زیادی خصوصاً در تولگی دارد اما سگ سر براه و مطیعی میباشد. رابطه خوبی با کودکان دارد. بسیار کم واق واق میکند بنابراین دیدبان خوبی نمیباشد. استعداد خوبی در آموختن دارد اما این کار را باید با صبر و حوصله انجام داد چراکه هاسکی میتواند گاهی اوقات لجباز شود. اگر بیکار بماند خیلی زود حوصله اش سر میرود. از تنهایی بیزار است بنابراین اگر ساعات زیادی را بیرون از خانه سپری میکنید حتماً یک جفت و هم بازی برای سگ خود پیدا کنید. به غذای کمتری نسبت به آنچه به نظرمی رسد نیاز دارد. اگر از سنین پایین اجتماعی شود با سایر حیوانات مشکلی ندارد سگی واقعاً بازیگوش که با زور میتوان ان را اموزش داد.
وزن، ارتفاع
وزن در نرها: (۲۰-۲۷) کیلوگرم، در مادهها: (۱۶-۲۲) کیلوگرم ارتفاع در نرها: (۵۳-۶۰) سانتیمتر، در مادهها: (۵۱-۵۶) سانتیمتر
طول عمر
حدود ۱۲- ۱۵ سال
مشکلات سلامتی
اصولاً سگ سلامتی است. مشکلات کپل، بیماریهای چشمی همانند آب مروارید و ورم پوستی ناشی از کمبود روی قابل ذکر میباشد.
شرایط نگهداری
شب ها باید با پوشک مای داگ بخوابد
فعالیت بدنی
به فعالیت بدنی زیادی نیاز دارد اما نباید او را در هوای گرم به انجام ورزشهای سخت وادار نمود. یک حیاط بزرگ با نرده یا دیوارهای بلند پیشنهاد میشود. توجه کنید تا نردهها از زیر نیز بلند و محکم باشند چراکه هاسکی علاقه زیادی به کندن زمین دارد.
آراستن
به جز در فصول ریزش مو به آراستن زیادی نیاز ندارد (دوبار در سال ریزش مو دارد). برس کشیدن با شانه آهنی پیشنهاد میشود.
شیتزو
تاریخچه
مدارک و نقاشیهای بدست آمده از قرن ۱۶ میلادی سگهای کوچکی را نشان میدهند که شبیه به شیر میباشند. در قرن ۱۷ این نژاد از موطن خود یعنی تبت به پِکینگ برده و در آنجا پرورش یافت. اجداد او را نژادهای لهاسا آپسو و پیکینیز تشکیل میدهند. بعدها شیتزو سگ محبوب امپراطور چین گردید و تا سالیان زیادی چینیها از فروش و یا هدیه آنها به غرب خودداری میکردند اولین جفت از آن در سال ۱۹۳۰ به انگلستان وارد شد و در سال ۱۹۴۶ به ثبت رسید.
مشخصات
شیتزو باوقار، پر جنب و جوش، هشدار، شاد، شیرین و اهل تفریح و بازی است. او بسیار مهربان و و علاقه دارد روی پاهای شما بنشیند و به او محبت کنید. او با غریبهها دوست و خوش مشرب است. او یکی از محبوب ترین سگ در ایالات متحده است.
آموزش
شیتزواز سخت ترین نژادهای سگ برای آموزش است. او دستورات جدید را از تمام نژادهای دیگر کندتر میآموزد. شما باید به دقت و صبر بیشتری در هنگام آموزش او خرج کنید.
ریزش مو
ریزش موی شیتزو بسیار کم است و شما هیچوقت در خانه موهای اورا پیدا نخواهید کرد.
طول عمر
شیتزو حدود ۱۵ سال یا بیشتر عمر میکند.
شیهواهوا
چی وا وا (به اسپانیایی: Chihuahueño) کوچکترین نژاد سگ است که به نام ایالت چی وا وا در مکزیک نامگذاری شدهاست. خاستگاه اصلی این نژاد از سگ، کشور مکزیک میباشد.
مشخصات ظاهری
ارتفاع متغیر، بیش از نژادهای دیگر میباشد.
به طور کلی محدوده ارتفاع بین شش و ده اینچ است. با این حال برخی از سگهای قد بلند تا ۱۲ تا ۱۵ اینچ رشد میکنند.
وزن آنها بین ۱٫۵ و ۳٫۰ کیلوگرم (۳٫۳ - ۶٫۶ پوند) است.
فاکس تریر
فاکس تریر (به انگلیسی: FOX TERRIER)از نژادهای سگهای تریر است. منشا این سگ کشور انگلستان و همجوار آن می باشد. دو گونه اصلی این نژاد عبارتند از : فاکس تریر موصاف و فاکس تریر موسیمی.
فاکس تریر موصاف
این نژاد مخصوص شکار روباه است اما به ندرت به دنبال روباهی که در داخل زمین لانه ساخته می رود. این سگ همدم مناسبی میباشد و مهارت خاصی در گرفتن موش دارد. نژاد موصاف نسبت به نژاد موسیمی آرامتر بوده، کمتر تحریک پذیر میباشد. علاوه بر این شانه کردن نژاد مو صاف آسانتر بوده، سگ خانگی خوبی است. با بچهها هم رفتار خوبی دارد. از نظر ویژگیهای ظاهری، سگ کوچکی است که حالت چند ضلعی دارد. دم آن را باید تا نیمه کوتاه کرد. از لحاظ رنگ، سفیدی غالب است که در آن لکههای خرمایی یا سیاه هم دیده می شود. رنگ زیاد اهمیت ندارد زیرا ممکن است لکههای گندمگون، قرمز یا نقرهای هم دیده شود. ارتفاع آنها بین ۳۵ تا ۴۰ سانتی متر می باشد. این سگها عاشق شکار می باشند به طوری که اگر شکاری پیدا نشود، به طریقی دیگر دندان هایشان را به کار می اندازند لذا باید مراقب عابرین پیاده باشید.
فاکس تریر موسیمی یا مو مجعد
پر تحرک، سرزنده و بازیگوش می باشند و اشتیاق و علاقه خاصی به شکار دارند. از این سگها برای تعقیب و شکار حیواناتی که در زیر زمین لانه می سازند استفاده می شود.از خصوصیات این سگ فعالیت فوق العاده و خستگی ناپذیر آنهاست. نگهداری این سگها آسان است اما به تمرین و فعالیت زیادی نیاز دارند. گونه موسیمی، سگ خانگی مناسبی می باشد. از نظر ویژگیهای ظاهری، دارای جثه ای کوچک و نسبتاً چند ضلعی با گوشهای کوچک تیز است که به طرف جلو خم میشود دم آن را باید تا نیمه کوتاه کرد. از لحاظ رنگ، سفیدی در آن غالب است و لکههای سیاه یا خرمایی در آن دیده می شود. رنگ آن خیلی اهمیت ندارد ولی رنگهای گنمگون، قرمز، نقرهای آن چندان خوشایند نیست. سگهای نر ۳۸٫۵ سانتی متر ارتفاع و ۸٫۵ کیلوگرم مزن و سگهای ماده ۳۶ سانتی متر ارتفاع و ۷ کیلوگرم وزن دارند.
کانگال
کانگال(به انگلیسی: Kangal) یک سگ اصیل ترک است که بیشتر به عنوان سگ گله یا نگهبان مورد استفاده قرار میگیرد از جثه بزرگ و استخوان بندی قوی برخوردار است و بشدت نترس و شجاع میباشد. این سگ از نژاد اصیل است و یک کانگال اصیل به راحتی از کانگال دورگه قابل شناسایی است.
خصوصیات ظاهری
از خصوصیات ظاهری آن میتوان به بدن تراشیده و خشک، پوزه و سر بزرگ و به رنگ مشکی و گوشهای افتاده اشاره کرد همچنین این نژاد در رنگهای سفید، شیری و خاکستری بعضاً با رگههای سیاه موجود میباشد.
ظاهر این سگ به سگ سراب و سگ افغانی شباهتهایی دارد که این به دلیل موقعیت نزدیک جغرافیایی این سه نژاد میباشد. قد و اندازه کانگال از ۷۷ تا ۸۶ سانتیمتر و وزنش از ۵۰ تا ۶۶ کیلوگرم متغیر است. واز لحاظ یادگیری در حد ژرمن شپرد باهوش است. از خصوصیات بارز آن میتوان به اعتماد به نفس بالا در برخورد با سگسانان دیگر اشاره کرد. با اینکه کانگال یک ماستیف است اما در مقایسه با بعضی ماستیفها وزن سبک تری دارد و به رغم وزن کمتر از چالاکی بیشتری برخوردار است. در این سگ اضافه وزن دیده نمیشود. برای بهره وری کامل از خصوصیتها، این نژاد نیازمند تربیت صحیح واصولی میباشد. از کانگال به عنوان نگهبان و سگ گله استفاده میشود و نمیتوان آن را در محیط آپارتمانی نگهداری کرد. کانگال خصوصیت حمله به هر تهدیدی را دارد لزا نباید قلاده آنرا در محیطهای پر رفتوآمد باز گذاشت.
کوتون دو تولیر
کوتون دو تولیر سگی کوچک با رنگ معمولا سفید که بسیار شبیه مالتیزها می باشد. بسیار مهربان، احساساتی و علاقه مند به صاحب (یا صاحبان) و منزل بوده و با کودکان بسیار با احتیاط رفتار میکند. وزن آن معمولا در حدود 4 الی 6 کیلوگرم و قد آن در حدود 30 سانتی متر می باشد. جنس موها بسیار لطیف مشابه پنبه میباشد.
کیرن تریر
کِیرن تریر (به انگلیسی: CAIRN TERRIER)از نژادهای سگهای تریر است. این سگ سرزنده و با وفا است و می تواند در تمام شرایط آب و هوایی به عنوان سگ خانگی مورد بهره برداری قرار گیرد. این سگها کاوش و جستجو در محیط اطرافشان را دوست دارند. این سگها خیلی هوشیار و باهوش هستند و در گرفتن موش مهارت خاصی دارند. هرگز مو و دم این سگها را کوتاه نباید کرد. از نظر ویژگیهای ظاهری شبیه روباه بوده، کوچک هستند و دارای گوشهای تیزی می باشند. موی آنها زبر است و پاهای آنها کوتاه و دم آنها نیز متوسط می باشد. به رنگهای قرمز، شنی، خاکستری، گندمگون یا متمایل به سیاه دیده می شوند. نقاط تیره در گوش و پوزه متداول است.
در اسکاتلند تپههای کوچکی از سنگ به نام توده سنگ ساخته میشد. اما حیواناتی بودند که این توده سنگها را غارت میکردند و توله شکاری توده سنگی (به انگلیسی: Cairn Terrier) که شبیه توده سنگ ثابت در یکجا میماند برای به دام انداختن این حیوانات به کار گرفته میشد و همینطور از این سگها برای مشخص کردن مرزسرحد و حتی یافتن قبور کمک گرفته میشد.
موسیقی
ریشه واژههای موسیقی و خنیا
واژهٔ موسیقی از واژهای یونانی و گرفته شده از کلمهٔ Mousika و مشتق از کلمهٔ Muse میباشد که نام رب النوع حافظ شعر و ادب و موسیقی یونان باستان است. معادل موسیقی در فارسی خُنیا است و به معنی نوای خوش است.
خنیا از ریشه «خونیاک» زبان پهلوی و «هو نواک» اوستایی است که خود آن از دو قسمت تشکیل شده است: «هو]به معنای نیک ، زیبا ، خوش، برای نمونه در واژههای هومن (= نیک اندیش)، خسرو (= خوب نام)، و «نواک» به معنای نوا. در کل هونواک، خونیاک و خنیا به معنی «نوای خوش« است.
موسیقی را هنر بیان احساسات به وسیلهٔ آواها گفتهاند که مهمترین عوامل آن صدا و ریتم هستند و همچنین دانش ترکیب صداها به گونهای که خوشآیند باشد و سبب انبساط و انقلاب روان گردد نیز نامیده میشود.
تعاریف گذشتگان از موسیقی
پیشینیان موسیقی را چنین تعریف کردهاند: معرفت الحان و آنچه التیام الحان بدان بود و بدان کامل شود. ارسطو موسیقی را یکی از شاخههای ریاضی میدانسته و فیلسوفان اسلامی نیز این نظر را پذیرفتهاند، همانند ابن سینا که در بخش ریاضی کتاب شفا از موسیقی نام بردهاست ولی از آنجا که همه ویژگیهای موسیقی مانند ریاضی مسلم و غیرقابل تغییر نیست، بلکه ذوق و قریحهی سازنده و نوازنده هم در آن دخالت تام دارد، آن را هنر نیز میدانند. در هر صورت موسیقی امروز دانش و هنری گستردهاست که دارای بخشهای گوناگون و تخصّصی میباشد.
صدا در صورتی موسیقی نامیده میشود که بتواند پیوند میان اذهان ایجاد کند و مرزی از جنس انتزاع آن را محدود نکند.
افلاطون: موسیقی یک ناموس اخلاقی است که روح به جهانیان، و بال به تفکر و جهش به تصور، و ربایش به غم و شادی و حیات به همه چیز میبخشد..
ابونصر فارابی:موسیقی علم شناسایی الحان است و شامل دو علم است;علم موسیقی عملی وعلم و موسیقی نظری
ابوعلی سینا: موسیقی علمی است ریاضی که در آن از چگونگی نغمهها از نظر ملایمت و سازگاری، و چگونگی زمانهای بین نغمهها بحث میشود.
بتهوون: موسیقی مظهری است عالیتر از هرعلم و فلسفه ای. موسیقی هنرزبان دل و روح بشر و عالیترین تجلی قریحهی انسانی است.
لئوپددوفن: ریشه موسیقی به عهد کهن ارتباط دارد. درواقع همان روزی که انسان توانست برای نخستین بار خوشیها ورنجهای خود را با صدا نمایش دهد، مبداموسیقی به شمار میآید
ابن خردادبه (به نقل از یحیی بن خالدبن برمک): موسیقی آن است که تو را شاد کند و برقصاند و بگریاند و اندوهگین کند و جز آن هرچه باشد رنج و بلاست.ابن خردادبه: موسیقی ذهن را لطیف و خوی را ملایم و جان را شاد و قلب را دلیر و بخیل را بخشنده میکند، آفرین بر خردمندی که موسیقی را پدید آورد.
تاریخچه زیباییشناسی در موسیقی
بیش از دوهزار سال است که غرب وشرق به قدرت موسیقی در برانگیختن احساسات اذعان کردهاند. به حدی که کسانی که دغدغه حفظ امنیت دولت را داشتهاند موسیقی را خطرناک تلقی کردهاند. اما تشریح این امر که موسیقی چگونه چنین تاثیری بر ما میگذاردبسیار دشوار است. فهم دلیل این امر چندان سخت نیست. قدیمی ترین و رایج ترین نظریههای غربی هنر، هنر راتقلید طبیعت میدانند. اما موسیقی تمامأ با این تعریف سازگار نیست. موسیقی قادر به بازنمایی اشکال و رنگها یا توصیف جهان در قالب واژگان نیست و توانایی اش در تقلید اصواتی که در عالم طبیعت وجود دارند سهم بسیار کوچکی است. اما این قالب هنری غیرمفهومی و غیر تقلیدی که مجموعهای از اصوات نظام یافته است به نحو معینی تجربیات زیبایی شناسانهای فراهم میآورد که در ابعاد و مراتب مختلف دارای ارزشند.
از سرگرم کنندگی نسبی تا تجربههای زیبایی شناسانهای که به کنه شخصیت راه میبرند و ما را به مرتبهای بی بدیل می رسانند. این هنر از چه نوعی است؟
دیدگاه فرهنگها و ادیان به موسیقی
اسلام
در میان فقهای اسلام کسانی مانند شهابالدین الهیثمی و ابن ابیالدنیا بودهاند که موسیقی را یکسره لهو و لعب میدانستند و آن را مکروه یا حرام تلقی مینمودند. فارابی معتقد بود که موسیقی نمیتواند هرگونه حالت روحی یا هر نوع شور و هیجانی را در شخص برانگیزد. ابن زیله نیز معتقد بود که موسیقی میتواند شخص را به ارتکاب عمل گناه بکشاند. با این حال، ابوحامد محمد غزالی، موسیقی و سماع را جایز دانسته است. از آنجا که دامنه تمدن اسلامی جز عربستان کشورهای بسیاری از جمله مصر، ایران، هند و آفریقا را دربرمیگرفت، موسیقی اسلامی نیز با تنوع و گوناگونی روبهرو بوده است.
برخی آلات موسیقی
نی
نی از قـدیمی ترین این نوع است و شامل یک لوله استوانهای از جـنس نی بوده که دارای هـفت بـند و شش گـرهاست. نی از دسته سازهـای محـلی است و تـقـریـبا در تمام نقاط ایران معـمول و رایج است.
سرنا
سرنا ساز دیگـری از خانواده آلات موسیقی بادی است که در تـمان نقاط ایران معـمول است و شامل سرنای بـخـتـیـاری و آذربایـجانی است. در ایران این ساز به هـمراه دهـل و یا نقاره نواخـته میشود. لازم به ذکر است که نواخـتن این ساز در نقاط مخـتـلف کشور در مواقع خاصی و به منظورهای مخـتـلف انجام میشود. در کردستان با نواخـتن دهـل و سرنا مرگ کسی را خبر میدهـند و در شمال ب هـمراهی طناب بازهـا سرنا نواخـته میشود و در آذربایجان غـربی، روستائیان در عـروسیها حین رقص چوبی، سرنا مینوازند.
کـرنا
کرنا: سازی قدیمی و تاریخی است که در استانهای مخـتـلف ایران به شکـلهای متـفاوت ساخـته و اجرا میشود. مهـمترین کرناهـا، کرنای شمال، گـیلان و کرنای مشهـد است. این ساز بـیـشتر در کردستان و آذربایجان مورد استـعـمال قرار میگـیرد.
نی انبان
نی انبان بـیـشتر در جنوب ایران مورد استـفاده قـرار میگیرد و در بعـضی نقاط ایران آن را " خـیک نای " نـیز مینامند و در نقاطی از آذربایجان نیز نواخته میشود.
آلات موسیقی زهـی
کمانچـه
یکی از قـدیمی ترین سازهای زهـی، کمانچه است که اولین شکل ویولون امروزی است. این ساز نـقـش تک نواز و هـمـنواز، هـر دو را به خوبی اجرا میکند. کمانچه سازی ملی است. در تمام استانهای ایران نواخـتن آن متداول است و بـیشتر در میان طوایف لر و بختیاری رواج دارد.
بربط
بربط: سازی از خانواده سازهای رشتهای مفـید که به آن " ال عـود یا لوت " نیز میگـویـند. ساخـتمان این ساز شـبـیه گـلابی است که از درازا به دو نـیم شدهاست. دارای کاسهای بـزرگ و دستهای کوتاه که در آغاز سه رشته سیم داشتهاست.
رباب
رباب: این ساز زهـی است از چـهـار قـسمت شامل شکم خـربزه مانـند، سینه، دسته و سر تـشـکـیل شدهاست. سیمهای رباب در قدیم از روده و امروز از نخ نایلون ساخـته میشود و مضراب رباب از پـر مرغ ساخـته شدهاست. این ساز اساساً سازی محلی است و بـیـشتر در نواحی خراسان معـمول است و هـمچـنـین در نواحی سیستان نیز نواخـته میشود.
تار
تار: یکی از سازهای زهی اصیل ایران است که یک شـکم چـند قـسمتی دارد و دارای شش تار میباشد. از این گـروه ســــازهــا، سـه تار و دو تار را میتوان نام برد که نوازندگی دوتار در تـرکـمن صحرا و نواحی خراسان بـسیار معـمول میباشد.
گیتار
گیتار: یکی از دیگر سازهای زهی است که انواع مختلف، چهار سیم، شش سیم، هشت سیم، دوازده سیم و... و به دستههای گیتار کلاسیک، گیتار آکوستیک و گیتار الکتریک تقسیم میشود. این ساز زهی با پیک یا انگشت نواخته میشود. این ساز ریشهٔ اسپانیایی دارد.
آلات موسیقی ضـربی
دهـل
دهـل: این ساز از استوانه کوتاهی از جـنس چـوب که قـطر دایره آن حـدود یک مـتر و ارتـفاع آن ۲۵ تا ۳۰ سانتی متر است تـشکـیل شده و بر دو سطح دایرهای شکـل آن پـوست کـشـیده شدهاست. مضرابـش دو چـوب یکی به شکـل عـصا و دیگـری ترکهای نازک میباشد. دهـل سازی کاملاً محـلی و بـیـشـتر هـمراهـی کـنـنده با سرنا است. در مناطق فارس، بلوچستان و کـردستان بـیش از سایر جاها مورد استـفاده قـرار میگـیرد.
دایـره
دایره: این ساز ضربی که از حلقهای چوبی تـشـکیل گـردیده که بر یکی از سطوح جانبی دایرهای شکل آن پـوست کشـیده شدهاست، این ساز را با ضرب سر انگـشتان هـر دو دست مینوازند و بـیـشتر شهـری است تا محـلی. سازی است هـمراهی کـنـنده با سایر سازهـا. دایره در حال حاضر در آذربایجان بـیـشـتر از سایر جاهـا رواج دارد.
طبل
طبل: یکی دیگر از سازهای ضربی که کوچکـتر از دهـل میباشد و مضراب آن دو کوبه چوبی است و آن را در مراسم عـزاداری در اکثـر مناطق ایران مینوازند.
تـنـبک
تـنبک: سازی است از پوست و چوب (معـمولا گـردو) و از دو قسمت گـلویی و استوانهای تـشکـیل یافـته، سطح بالایی آن از پوست و قسمت گلویی آن که با دهانهای گـشاد دارد باز میباشد.
سازهای مضربی (زهـی - کوبی)
ساز منحصربهفرد ایرانی که در این تـقـسیم بـندی قـرار میگـیرد سنـتور است. این ساز شامل جـعـبهای ذوزنقهای است و هـفـتاد و دو رشته سیم سفـید و زرد تـشکـیل یافـتهاست.
سنـتور اساساً سازی است که قابـلیت تـکـنوازی و هـمنوازی را داراست و نواخـتن آن در تمام استانهای ایران متـداول است.
ریشه واژههای موسیقی و خنیا
واژهٔ موسیقی از واژهای یونانی و گرفته شده از کلمهٔ Mousika و مشتق از کلمهٔ Muse میباشد که نام رب النوع حافظ شعر و ادب و موسیقی یونان باستان است. معادل موسیقی در فارسی خُنیا است و به معنی نوای خوش است.
خنیا از ریشه «خونیاک» زبان پهلوی و «هو نواک» اوستایی است که خود آن از دو قسمت تشکیل شده است: «هو]به معنای نیک ، زیبا ، خوش، برای نمونه در واژههای هومن (= نیک اندیش)، خسرو (= خوب نام)، و «نواک» به معنای نوا. در کل هونواک، خونیاک و خنیا به معنی «نوای خوش« است.
موسیقی را هنر بیان احساسات به وسیلهٔ آواها گفتهاند که مهمترین عوامل آن صدا و ریتم هستند و همچنین دانش ترکیب صداها به گونهای که خوشآیند باشد و سبب انبساط و انقلاب روان گردد نیز نامیده میشود.
تعاریف گذشتگان از موسیقی
پیشینیان موسیقی را چنین تعریف کردهاند: معرفت الحان و آنچه التیام الحان بدان بود و بدان کامل شود. ارسطو موسیقی را یکی از شاخههای ریاضی میدانسته و فیلسوفان اسلامی نیز این نظر را پذیرفتهاند، همانند ابن سینا که در بخش ریاضی کتاب شفا از موسیقی نام بردهاست ولی از آنجا که همه ویژگیهای موسیقی مانند ریاضی مسلم و غیرقابل تغییر نیست، بلکه ذوق و قریحهی سازنده و نوازنده هم در آن دخالت تام دارد، آن را هنر نیز میدانند. در هر صورت موسیقی امروز دانش و هنری گستردهاست که دارای بخشهای گوناگون و تخصّصی میباشد.
صدا در صورتی موسیقی نامیده میشود که بتواند پیوند میان اذهان ایجاد کند و مرزی از جنس انتزاع آن را محدود نکند.
افلاطون: موسیقی یک ناموس اخلاقی است که روح به جهانیان، و بال به تفکر و جهش به تصور، و ربایش به غم و شادی و حیات به همه چیز میبخشد..
ابونصر فارابی:موسیقی علم شناسایی الحان است و شامل دو علم است;علم موسیقی عملی وعلم و موسیقی نظری
ابوعلی سینا: موسیقی علمی است ریاضی که در آن از چگونگی نغمهها از نظر ملایمت و سازگاری، و چگونگی زمانهای بین نغمهها بحث میشود.
بتهوون: موسیقی مظهری است عالیتر از هرعلم و فلسفه ای. موسیقی هنرزبان دل و روح بشر و عالیترین تجلی قریحهی انسانی است.
لئوپددوفن: ریشه موسیقی به عهد کهن ارتباط دارد. درواقع همان روزی که انسان توانست برای نخستین بار خوشیها ورنجهای خود را با صدا نمایش دهد، مبداموسیقی به شمار میآید
ابن خردادبه (به نقل از یحیی بن خالدبن برمک): موسیقی آن است که تو را شاد کند و برقصاند و بگریاند و اندوهگین کند و جز آن هرچه باشد رنج و بلاست.ابن خردادبه: موسیقی ذهن را لطیف و خوی را ملایم و جان را شاد و قلب را دلیر و بخیل را بخشنده میکند، آفرین بر خردمندی که موسیقی را پدید آورد.
تاریخچه زیباییشناسی در موسیقی
بیش از دوهزار سال است که غرب وشرق به قدرت موسیقی در برانگیختن احساسات اذعان کردهاند. به حدی که کسانی که دغدغه حفظ امنیت دولت را داشتهاند موسیقی را خطرناک تلقی کردهاند. اما تشریح این امر که موسیقی چگونه چنین تاثیری بر ما میگذاردبسیار دشوار است. فهم دلیل این امر چندان سخت نیست. قدیمی ترین و رایج ترین نظریههای غربی هنر، هنر راتقلید طبیعت میدانند. اما موسیقی تمامأ با این تعریف سازگار نیست. موسیقی قادر به بازنمایی اشکال و رنگها یا توصیف جهان در قالب واژگان نیست و توانایی اش در تقلید اصواتی که در عالم طبیعت وجود دارند سهم بسیار کوچکی است. اما این قالب هنری غیرمفهومی و غیر تقلیدی که مجموعهای از اصوات نظام یافته است به نحو معینی تجربیات زیبایی شناسانهای فراهم میآورد که در ابعاد و مراتب مختلف دارای ارزشند.
از سرگرم کنندگی نسبی تا تجربههای زیبایی شناسانهای که به کنه شخصیت راه میبرند و ما را به مرتبهای بی بدیل می رسانند. این هنر از چه نوعی است؟
دیدگاه فرهنگها و ادیان به موسیقی
اسلام
در میان فقهای اسلام کسانی مانند شهابالدین الهیثمی و ابن ابیالدنیا بودهاند که موسیقی را یکسره لهو و لعب میدانستند و آن را مکروه یا حرام تلقی مینمودند. فارابی معتقد بود که موسیقی نمیتواند هرگونه حالت روحی یا هر نوع شور و هیجانی را در شخص برانگیزد. ابن زیله نیز معتقد بود که موسیقی میتواند شخص را به ارتکاب عمل گناه بکشاند. با این حال، ابوحامد محمد غزالی، موسیقی و سماع را جایز دانسته است. از آنجا که دامنه تمدن اسلامی جز عربستان کشورهای بسیاری از جمله مصر، ایران، هند و آفریقا را دربرمیگرفت، موسیقی اسلامی نیز با تنوع و گوناگونی روبهرو بوده است.
برخی آلات موسیقی
نی
نی از قـدیمی ترین این نوع است و شامل یک لوله استوانهای از جـنس نی بوده که دارای هـفت بـند و شش گـرهاست. نی از دسته سازهـای محـلی است و تـقـریـبا در تمام نقاط ایران معـمول و رایج است.
سرنا
سرنا ساز دیگـری از خانواده آلات موسیقی بادی است که در تـمان نقاط ایران معـمول است و شامل سرنای بـخـتـیـاری و آذربایـجانی است. در ایران این ساز به هـمراه دهـل و یا نقاره نواخـته میشود. لازم به ذکر است که نواخـتن این ساز در نقاط مخـتـلف کشور در مواقع خاصی و به منظورهای مخـتـلف انجام میشود. در کردستان با نواخـتن دهـل و سرنا مرگ کسی را خبر میدهـند و در شمال ب هـمراهی طناب بازهـا سرنا نواخـته میشود و در آذربایجان غـربی، روستائیان در عـروسیها حین رقص چوبی، سرنا مینوازند.
کـرنا
کرنا: سازی قدیمی و تاریخی است که در استانهای مخـتـلف ایران به شکـلهای متـفاوت ساخـته و اجرا میشود. مهـمترین کرناهـا، کرنای شمال، گـیلان و کرنای مشهـد است. این ساز بـیـشتر در کردستان و آذربایجان مورد استـعـمال قرار میگـیرد.
نی انبان
نی انبان بـیـشتر در جنوب ایران مورد استـفاده قـرار میگیرد و در بعـضی نقاط ایران آن را " خـیک نای " نـیز مینامند و در نقاطی از آذربایجان نیز نواخته میشود.
آلات موسیقی زهـی
کمانچـه
یکی از قـدیمی ترین سازهای زهـی، کمانچه است که اولین شکل ویولون امروزی است. این ساز نـقـش تک نواز و هـمـنواز، هـر دو را به خوبی اجرا میکند. کمانچه سازی ملی است. در تمام استانهای ایران نواخـتن آن متداول است و بـیشتر در میان طوایف لر و بختیاری رواج دارد.
بربط
بربط: سازی از خانواده سازهای رشتهای مفـید که به آن " ال عـود یا لوت " نیز میگـویـند. ساخـتمان این ساز شـبـیه گـلابی است که از درازا به دو نـیم شدهاست. دارای کاسهای بـزرگ و دستهای کوتاه که در آغاز سه رشته سیم داشتهاست.
رباب
رباب: این ساز زهـی است از چـهـار قـسمت شامل شکم خـربزه مانـند، سینه، دسته و سر تـشـکـیل شدهاست. سیمهای رباب در قدیم از روده و امروز از نخ نایلون ساخـته میشود و مضراب رباب از پـر مرغ ساخـته شدهاست. این ساز اساساً سازی محلی است و بـیـشتر در نواحی خراسان معـمول است و هـمچـنـین در نواحی سیستان نیز نواخـته میشود.
تار
تار: یکی از سازهای زهی اصیل ایران است که یک شـکم چـند قـسمتی دارد و دارای شش تار میباشد. از این گـروه ســــازهــا، سـه تار و دو تار را میتوان نام برد که نوازندگی دوتار در تـرکـمن صحرا و نواحی خراسان بـسیار معـمول میباشد.
گیتار
گیتار: یکی از دیگر سازهای زهی است که انواع مختلف، چهار سیم، شش سیم، هشت سیم، دوازده سیم و... و به دستههای گیتار کلاسیک، گیتار آکوستیک و گیتار الکتریک تقسیم میشود. این ساز زهی با پیک یا انگشت نواخته میشود. این ساز ریشهٔ اسپانیایی دارد.
آلات موسیقی ضـربی
دهـل
دهـل: این ساز از استوانه کوتاهی از جـنس چـوب که قـطر دایره آن حـدود یک مـتر و ارتـفاع آن ۲۵ تا ۳۰ سانتی متر است تـشکـیل شده و بر دو سطح دایرهای شکـل آن پـوست کـشـیده شدهاست. مضرابـش دو چـوب یکی به شکـل عـصا و دیگـری ترکهای نازک میباشد. دهـل سازی کاملاً محـلی و بـیـشـتر هـمراهـی کـنـنده با سرنا است. در مناطق فارس، بلوچستان و کـردستان بـیش از سایر جاها مورد استـفاده قـرار میگـیرد.
دایـره
دایره: این ساز ضربی که از حلقهای چوبی تـشـکیل گـردیده که بر یکی از سطوح جانبی دایرهای شکل آن پـوست کشـیده شدهاست، این ساز را با ضرب سر انگـشتان هـر دو دست مینوازند و بـیـشتر شهـری است تا محـلی. سازی است هـمراهی کـنـنده با سایر سازهـا. دایره در حال حاضر در آذربایجان بـیـشـتر از سایر جاهـا رواج دارد.
طبل
طبل: یکی دیگر از سازهای ضربی که کوچکـتر از دهـل میباشد و مضراب آن دو کوبه چوبی است و آن را در مراسم عـزاداری در اکثـر مناطق ایران مینوازند.
تـنـبک
تـنبک: سازی است از پوست و چوب (معـمولا گـردو) و از دو قسمت گـلویی و استوانهای تـشکـیل یافـته، سطح بالایی آن از پوست و قسمت گلویی آن که با دهانهای گـشاد دارد باز میباشد.
سازهای مضربی (زهـی - کوبی)
ساز منحصربهفرد ایرانی که در این تـقـسیم بـندی قـرار میگـیرد سنـتور است. این ساز شامل جـعـبهای ذوزنقهای است و هـفـتاد و دو رشته سیم سفـید و زرد تـشکـیل یافـتهاست.
سنـتور اساساً سازی است که قابـلیت تـکـنوازی و هـمنوازی را داراست و نواخـتن آن در تمام استانهای ایران متـداول است.
ساعت : 10:20 am | نویسنده : admin
|
بازی های کامپیوتری |
مطلب قبلی